شما در بخش انجمنهای گفتگو سایت دکتر رهام صادقی هستید، برای آشنایی با امکانات متنوع دیگر سایت اینجا کلیک کنید


به اينستاگرام سايت بپيونديد

ترس از برقراریه دوستی و ارتباط با جنس مخالف در سنین بالا

  1. سلام

    من دختری 23 ساله هستم، برادر 30 و خواهر 25 ساله دارم.

    تو خونواده ای بزرگ شدیم که حرف زدن با جنس مخالف غریبه خیلی پسندیده نبود و مادرم همش در حال نصیحت بود و بعضی وقتا تنبیه. البته بیشتر نسبت به منو خواهرم حساسیت داشت. اینجور بگم که جنس مخالف تو ذهن من علامته سوال بود و تنها چیزی که از مادرم یاد گرفته بودم این بود که پسرا به خاطره هوسشون به آدم نزدیک میشن.

    اما با همه ی اینها من از 18 سالگی با پسری دوست بودم.

    مشکلم در مورد خواهر و برادرم هس:
    به نظر میرسه که این دو نفر هیچ حسی ندارن و حتی از برقراریه ارتباط با جنس مخالف ترس دارن.

    حتی الان که مادرم فهمیده روش تربیت درستی نداشته و مثلا در مورد برادم تلاش می کنه که کسیو وارد زندگیش کنه اما برادرم شدیدا عصبانی میشه و کاری میکنه که دیگه مادرم همچین کاری رو نکنه.

    و مواقعی هم که خواهرمو نصیحت میکنه که به فکر خودش باشه و با کسی آشنا بشه، خواهرم باهاش قهر میکنه!!

    من سعی دارم بهشون کمک کنم و تا حدی راهنماییشون کنم.

    ممنون میشم بگین چه روشی رو باید پیش رو بگیرم.
     
  2. به نظرم شما اول همراه مادرتون به یه مشاوره برید تا به مادرتون کمک کنه
    بعد پیشنهادای بهتری میتونید ازش بگیرید
     
    تشکر شده توسط : 1 کاربر
  3. sghaffar نوشته است: سلام

    من دختری 23 ساله هستم، برادر 30 و خواهر 25 ساله دارم.

    تو خونواده ای بزرگ شدیم که حرف زدن با جنس مخالف غریبه خیلی پسندیده نبود و مادرم همش در حال نصیحت بود و بعضی وقتا تنبیه. البته بیشتر نسبت به منو خواهرم حساسیت داشت. اینجور بگم که جنس مخالف تو ذهن من علامته سوال بود و تنها چیزی که از مادرم یاد گرفته بودم این بود که پسرا به خاطره هوسشون به آدم نزدیک میشن.

    اما با همه ی اینها من از 18 سالگی با پسری دوست بودم.

    مشکلم در مورد خواهر و برادرم هس:
    به نظر میرسه که این دو نفر هیچ حسی ندارن و حتی از برقراریه ارتباط با جنس مخالف ترس دارن.

    حتی الان که مادرم فهمیده روش تربیت درستی نداشته و مثلا در مورد برادم تلاش می کنه که کسیو وارد زندگیش کنه اما برادرم شدیدا عصبانی میشه و کاری میکنه که دیگه مادرم همچین کاری رو نکنه.

    و مواقعی هم که خواهرمو نصیحت میکنه که به فکر خودش باشه و با کسی آشنا بشه، خواهرم باهاش قهر میکنه!!

    من سعی دارم بهشون کمک کنم و تا حدی راهنماییشون کنم.

    ممنون میشم بگین چه روشی رو باید پیش رو بگیرم.





    سلام دوست عزيز


    اون چيزايي كه گفتين دليل خوبي برا اينكه نتيجه بگيرين خواهرو برادرتون از جنس مخالف ميترسن، نيس. شايد اونام يكيو واسه خودشون دارن و شما خبر ندارين. ولي كلا اگه ترسي هم باشه از كمبود اطلاعاته پيشنهاد ميدم كتاباي باربرا دي انجليس كه در مورد شناخت بيشتر جنس زن و مرد هست (مثه انچه زنان بايد در مورد مردان بدانند و انچه مردان بايد در مورد زنان بدانند و ...)  رو تهيه كنين و با هم بخونين. سايت روانشناسي hamdardi.net رو هم يه نيگا بندازين مخصوصا تاپيك انتظارات زن و شوهر از يكديگر (خاطرات قشنگ من و همسرم)، به همتون (چه مجرد چه متاهل) انرژي ميده. در نهايت سايت دكتر رهام رو هم بهشون معرفي كنين. موفق باشين.
     
    تشکر شده توسط : 5 کاربر
  4. واقعا متاسفم اولا برا طرز فکر مادرتون بعد هم برای برادر وخواهرتون ولی به قول دوستمون اولا تحقیق کنین شاید اونا هم مثل شما دوست دارن ولی نمیگن
     
  5. mohammadjoon26 نوشته است: واقعا متاسفم اولا برا طرز فکر مادرتون بعد هم برای برادر وخواهرتون ولی به قول دوستمون اولا تحقیق کنین شاید اونا هم مثل شما دوست دارن ولی نمیگن




    دوست عزيز

    زياد به مادر ايشون خرده نگيرين كلا يه گپي بين نسل ما و نسل پدر مادرامون وجود داره و كاريش نميشه كرد البته هستن عده ي زياديم كه با مامان باباشون خيلي صميمين (حداقل خود من كه اينجوريم). مهم اينه كه خودمون اطلاعاتمونو زياد كنيم و بهتر تصميم بگيريم.
     
    تشکر شده توسط : 2 کاربر
  6. sghaffar نوشته است: سلام

    من دختری 23 ساله هستم، برادر 30 و خواهر 25 ساله دارم.

    تو خونواده ای بزرگ شدیم که حرف زدن با جنس مخالف غریبه خیلی پسندیده نبود و مادرم همش در حال نصیحت بود و بعضی وقتا تنبیه. البته بیشتر نسبت به منو خواهرم حساسیت داشت. اینجور بگم که جنس مخالف تو ذهن من علامته سوال بود و تنها چیزی که از مادرم یاد گرفته بودم این بود که پسرا به خاطره هوسشون به آدم نزدیک میشن.

    اما با همه ی اینها من از 18 سالگی با پسری دوست بودم.

    مشکلم در مورد خواهر و برادرم هس:
    به نظر میرسه که این دو نفر هیچ حسی ندارن و حتی از برقراریه ارتباط با جنس مخالف ترس دارن.

    حتی الان که مادرم فهمیده روش تربیت درستی نداشته و مثلا در مورد برادم تلاش می کنه که کسیو وارد زندگیش کنه اما برادرم شدیدا عصبانی میشه و کاری میکنه که دیگه مادرم همچین کاری رو نکنه.

    و مواقعی هم که خواهرمو نصیحت میکنه که به فکر خودش باشه و با کسی آشنا بشه، خواهرم باهاش قهر میکنه!!

    من سعی دارم بهشون کمک کنم و تا حدی راهنماییشون کنم.

    ممنون میشم بگین چه روشی رو باید پیش رو بگیرم.




    قدم اول كمك گرفتن از مشاوره ... اگر واقعا مادرتون نگرانه ازشون بخوايد براي اصلاح وضع موجود از يه مشاور راه حل بخوان
    دوم اينكه ... منم با دوستان موافقم ... تو جو بسته خانواده شما شايد براي برادر و خواهرتون فرصت ابراز اين نيست كه اونها هم با كسي دوست  هستن
    شما خودت به بقيه گفتي كه با كسي دوستي ؟؟؟ نه !!!
    و سوم اينكه ... گارد گرفتن در مقابل جنس مخالف ناشي از دو چيزه
    1- عدم شناخت خود(ندونستن خلا هايي كه فقط كسي از دنيايي از جنس مخالف ميتونه پرش كنه ) و نداشتن اعتماد به نفس
    2- ندونستن جاذبه هاي مثبت رابطه با جنس مخالف
    من خودم شخصا هر چي بيشتر مطالعه كردم و هر چي دنياي پسرها رو بيشتر شناختم بيشتر به سمتشون جذب شدم و متوجه شدم رابطه با اونها و ازدواج ضروري و لازمه

    مويد باشيد ./.
     
    تشکر شده توسط : 4 کاربر
  7. سلام دوست عزير
    من نميدونم اين ارتباط نداشتن برادر و خواهر شما تا چه حد است
    اگر منظور شما اين دوست دختر و پسر بازي هاي اين دوره هستش كه هر لحظه با يك نفر هستند كه برادر و خواهر شما كار بسيار درستي ميكنند كه با كسي ارتباط برقرار نمي كنند
    ولي اگر منظور شما فراتر از اين است و اين افراد حتي به اذدواج هم فكر نميكنند و اگر خواستگار آمده است، پاسخ منفي داده اند و يا قصد اذدواج ندارند اوضاع متفاوت ميشود و اين افراد نياز به مشاوره و مطالعه (البته كتب و مشاوريني كه با فرهنگ ما همخواني دارند)دارند
    ضمنا بايد يك نكته را گوشزد كنم كه از روي ظاهر اشخاص نميتوان به با احساس بودن يا نداشتن حس پي برد
    براي مثال:
    شايد تمام دختراني و پسراني  كه من را ميشناسند بگويند كه من هيچ هسي ندارم كه با دختران ارتباط برقرار نميكنم ولي اين در حالي است كه من خيلي احساسي هستم ولي براي ابراز دوستي و .. معيار هاي خاصي داشته باشم و نخواهم به هر كسي  و.... ارتباط داشته باشم
    اميدوارم كه مشكل برادر و خواهرتون حل بشه
    البته اين حرف هايي كه زدم اعتقادات منه  و....
    پيروز و موفق باشيد
     
    تشکر شده توسط : 3 کاربر
  8. ممنون از جواب های خوبتون.

    من با همه ی سختگیری های مادرم بهش گفتم. اینم اضافه کنم که ترجیح میداد اگه با کسی دوس هستم آینده ای داشته باشه!

    الان مادرم خیلی عوض شده و مشکلی نداره و خیلی راحت میشه خیلی از مسائل رو باهاش در میان گذاشت و نظرش و خواست Smile

    اما نمی فهمم چرا خواهرو برادرم 1 جورایی ازین نظر ساکن موندن!

    من پیش خونواده نیسم و نمیتونم با کسی برم مشاوره .

    منظورم از رابطه، رابطه ی جدی هستش!در مورد خواهرم مطمئنم که رابطه ی جدی نداشته.

    منم فکر میکنم مواردی که سپیده گفت درسته.
     
    تشکر شده توسط : 1 کاربر
  9. دوست عزیز
    در سال های نچندان دور خانواده بسیار روی روابط فرزندانشون با جنس مخالف حساس بودن و اوو بسیار نا پسند می دونستند
    اما با ورود اینترنتن و ماهواره و و آشنایی با فرهنگ سایر ملل و زیاد شدن جمعیت جوان این طرز فکر کم کم تغییر کرد و الان بعضی از خانواده ها دیگه نسبت به این روابط بدبین نیستند و اونو در صورتیکه پای ازدواج وسط باشه خوب هم می دونن پس در مورد خانواده شما هم این مورد صدق می کنه
    اما اینکه خانواده شما الان از ترس دیر شدن ازدواج خواهر و برادرتون اونا رو توی منگنه قرار بدن که مکسی رو برای خودشون دست و پا کنن این می تونه عواقب خیلی بدی داشته باشه
    اول اینکه پیش خودشون احساس سر افکندکی کنن که کسی به اونا توجهی نداره و یا اینکه از نظر ظاهر مشکلی دارن و یا.......
    دوم اینکه موردی که بهش اشاره کردم می تونه برادر و خواهر شما رو در تصمیم گیری به اشتباه بندازه و اولین کسی رو که دیدن بدون هیچ فکری و فقط بخاطر فشاری که روشون هست تصمیم نهایی بگیرن و بعدها به مشکل بر بخورند
    اما پیشنهاد بنده اینه که خانواده شما اگه برادرتون در شرایط ازدواج قرار دارند و خودشون هم راضی هستند دختر های خوبی رو که سراغ دارین بهشون پیشنهاد بدین و اگه ایشون مایل باشن مثل دیگران به خواستگاری برین و.....
    در مورد خواهرتون هم همینطروه به هیچ عنوان ایشون رو توی فشار قرار ندید که احساس کنه براش دیر شده و بقول معروف ترشیده ایشون هم می تونن به خواستگارهاشون با فکر و راهنمایی بزرگترا جواب بدن
    موفق باشید
     
    تشکر شده توسط : 3 کاربر
  10. سلام اینم مثل خوانواده منه که جوری بار اومده که به هیچ وجه حاضر به برقراری رابطه با کسی نیست  ولی من 1 بار تجربه کردم ولی کاش نمیکردم حالم از دنیا بهم خورد
     
  11. سلام ع... آقا(linanche)
    نمي دونم كه چه مشكلي براتون پيش اومده ولي ميت.نم بهت بگم كه در اين دنيايي كه حالت داره ازش به هم ميخوره هر چيزي قاعده خاص خودشو داره كه ما ادمها ميخوايم قاعدش رو به نفع خودمون عوض كنيم ولي غافل از اين كه داريم به ضرر خودمون كار انجام ميدهيم.
    حال در اين موردي كه شما فرموديد يا خودتون خواستيد قاعده رو عوض كنيد يا طرف مقابل شما اين كار رو كرده.
    دنيا زيباست اگر ما آن را زيبا نگه داريم
    حق بهمراتان
     
  12. با سلام و احترام به نظرات جالب  همه دوستان
    باید در وهله اول بگم که عزیزان،یادتون باشه یکروزی شما هم انشالله پدر  ومادر میشید و یا الان هستید و جو حاکم بر فرهنگ و جامعه رو میدونید!خب برای یک مادر و یا یک پدر حفظ فرزندان از مسائل بدو ناجور جامعه یک اولویته!مخصوصاً برای دخترها که همه میدونیم اگه خدای ناکرده براشون اتفاقی از این لحاظ بیفته چه مشکلاتی هم برای خوده دختر و هم برای خانواده اش در پی داره!پس واقعاً نمیتونیم جای مادر گرامی این دوست عزیزمون اونم تویه اون مقطعی که فضا خیلی بسته بوده،تصمیم بگیریم!و یا بگیم کارشون بدبوده!!شاید ماهم جای ایشون بودیم از این بدترهم انجام میدادیم!ضمناً الان دیگه زمان گذشته و سرزنش کردن سودی نداره!پس باید علاج واقعه رو بهشون بگیم!!این از این مقوله!!
    و اما در مورد مشکلی که ایشون دارن راهکارهای مناسبی دوستان ارائه دادن اما فکر کنم بهترینش مشاوره  خواهر و برادر شون با یک پزشک خانواده و یا یک روانکاو  باشه!از طرفی بعید بنظر میرسه در این سن،اونها حتی بنا به اقتضای جنسیشون به طرف جنس مخالفشون جذب نشده باشن!در هرحال توصیه میکنم شما ازدواج کنید و بعدش از فواید این سنت زیبا،برای اونها صحبت کنید تا بیشتر به فکر یافتن جفت خودشون باشند.
    موفق باشید.
     
    تشکر شده توسط : 1 کاربر
  13. linanche نوشته است: سلام اینم مثل خوانواده منه که جوری بار اومده که به هیچ وجه حاضر به برقراری رابطه با کسی نیست  ولی من 1 بار تجربه کردم ولی کاش نمیکردم حالم از دنیا بهم خورد

    دوست عزیز
    با توجه به شرایط خانوادگی که میگید باری شما حاکم بوده و اینکه این اولین بار در تجربه براتون بوده،احتمال شکست هم وجود داره و نباید بخاطر بروز این مساله خودتون رو سرزنش کنید و یا دنیارو و یا خانواده رو.باید ازش به چشم تجربه بهره ببرید و ببینید کجا اشکال داشتید؟شناخت طرف مقابل،سطوح رابطه،نحوه برقراری ابطه و بیان احساس،ایجاد وابستگی از طرف شما به ایشون و عدم توجه از طرف ایشون؟؟؟؟/
    به هرجهت باید بدونید نکته اینجاست که شما تجربه ای داشتید که توش چیزی رو یاد گرفتید هرچند تلخ .پس توصیه میکنم بجای ناراحت شدن و یا تنفر از دنیا و حتی سعی در جایگزینی اون با 1 رابطه جدید به شناخت مشکلات رابطتتون بپردازید و شناخت شخصیت خودتون که بدونید چه چیزهایی رو  دوست دارید و چه چیزهایی رو دوست ندارید و بار بعد اگر جلو رفتید دوباره با همین قضیه روبرو نشید.
    موضوع آخر هم اینه که با توجه به سن شما نباید انتظار داشته باشید رابطه شما کامل و پردوام تا آخر جلو بره و اینکه بار اول همیشه پر خطا ترین بار نسبت به دفعات بعدی میتونه باشه.تازه دوست عزیز کی گفته تمامی افراد حاضر در دوستی ها آدمهای خوب و معقولی هستن و به دنبال منافع شخصی نیستن(ببخشید از همه دوستان)
    البته بنده اصلا توصیه نمیکنم سعی در دوستی کردن و برقراری رابطه مجدد به این زودیا داشته باشید  بلکه توصیه میکنم اول با دنیا دوست بشید و بعدش کسی رو کامل بشناسید و بعد رابطه رو شروع کنید.
    خانواده ها هم واقعا از ترس همین احساس ناراحتی ها  ویا سودجویی ها درجامعه اس که خیلی میترسن و فضارو محدود نگه میدارن.اما گاهی خیلی زیاده روی میکنن اما مطوئنا با برخورد صحیح  قابل اصلاحه.شاید روزی ما هم همینقدر نگران باشیم برا بچه هامون
     
    تشکر شده توسط : 1 کاربر
تمام زمانها بر حسب GMT + 3.5 Hours می‌باشند
صفحه 1 از 1


پرش به:  

شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید
شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید
شما نمی توانید در این بخش رای دهید

Powered by phpBB ©



Forums ©

.: مسئوليت مطالب، تبليغات و محصولات ديگر سايتها به عهده خودشان است :.
.:: برداشت از مطالب اين سايت فقط با کسب مجوز از مدیریت و با ذکر مبنع و آدرس به صورت لینک بلامانع است ::.
.::: کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به دکتر رهام صادقی بوده و هرگونه سواستفاده از آن طبق ماده 12 قانون جرایم رایانه ای قابل پیگیری است :::.


ارسال ایمیل به دکتر رهام صادقی


مدت زمان ایجاد صفحه : 0.31 ثانیه (93)