شما در بخش انجمنهای گفتگو سایت دکتر رهام صادقی هستید، برای آشنایی با امکانات متنوع دیگر سایت اینجا کلیک کنید


به اينستاگرام سايت بپيونديد

مشکل با یک دختر .هوس یا عشق؟

  1. یک مشکلی چند وقته پیش اومده در مورد یک دختری که می خواستم راهنمایی کنید ببینم چی کار میتونم کنم واقعا اعصابم رو به هم ریخته....

    یه دختری رو می شناسم که تقریبا دوست خانوادگی هم حساب میشیم البته نه زیاد خودمونی، در حد اشنایی...از بچگی من اون رو میدیدم الان چند ماهیه که نمیدونم هوس هستش یا چی خیلی علاقه به دختره دارم ماهی یه بار هم حداقل در جاهای مختلف (مهمانی های دوستان و...)همیدیگر رو می بینیم اما از اون تیپ دخترهاست که نمی خواد زیاد نزدیک پسر بشه(حداقل با من اینطوره) یعنی با اینکه اشنا هستیم اما با تمام پسرها هم که من تا به حال دیدم همین رفتار رو که با من داره با اونام داره حالا یزره شاید کم و زیاد... حالا نمیدونم یه حس خاصی دارم نمیدونم هوس هستش یا که عشق طوری که وقتی میبینم اعصابم میریزه به هم و کلا دلم به قول معروف میریزه هر از گاهی هم  تخیل ارتباط باهاش رو تصور میکنم (خوش هیکل و کمی خوشگل هم هست)فقط می خوام نگاش کنم و ارزوی داشتنش رو دارم.....هر فکری هم کردم به نتیجه ای نرسیدم خیلی هم خجالت میکشم که بهش رُک بگم (در ضمن دوماه دیگه هم شاید نبینمش دیگه) میترسم همیشه تو یادم بمونه و هر موقع ببینمش اینطور بشم حالا می خواستم بدونم ایا این هوس هست یا عشق ؟چطور میتونم نظرش رو در مورد خودم بدونم که اسا دوستم داره یا بعذها می خواد با من ازدواج کنه؟خیلی ذهنم رو مشغول کرده.حالا می خواستم کمک های شما و یا راهنمایی هاتون رو بدونم که چی کار کنم...


    ممنون میشم کمکم کنید خیلی راهنماییهاتون به من کنم میکنه
     
  2. با سلام
    دوست عزیز، در عرف ، به این نوع علاقه ، میگن عشق جوانی!!!! که هم زود گذره !و هم سطحی!!؟ و همه جوانها به نوعی اونو تجربه میکنند!! پس به عقیده بنده، نباید روی اون حسابی ویژه باز کرد!! چون هم شما در سنی هستید که همه چیزتون در حال تغییره ! و هم ایشون !! که چون عاطفی تره ،بیشتر در حال تغییر و تحوله! پس نگران نباشید !! معضلی نخواهد بود !! البته اینمورد یک شرط اساسی داره!! واون هم اینه که سعی کنید کمتر ملاقاتشون کنید!! چون قدما گفته اند: هرآنچه دیده بیند،دل کند یاد!! پس کمتر ببنید تا کمتر بیادش باشید!!
    شاد و موفق باشید.
     
    تشکر شده توسط : 6 کاربر
  3. با سلام

    ضمن تایید صحبتهای دوستمون من هم به عنوان یه دختر بهت میگم این فقط و فقط یه هوس همین و زود هم از بین میره و مطمئن باش تو ذهنت باقی نمیمونه و دیگه اینکه اصلا و به هیچ عنوان با اون دختر در میون نذار که شما چه حسی نسبت بهش داری چون ممکنه هر دوتون احساسی تصمیم بگیرید اگه به خوشبختی خودت و اون دختر فکر میکنی و بهش اهمیت میدی پس سعی کن ازش دوری کنی الان سنت خیلی کمه برای عاشق شدن و تو این سن هم همه چی عادی هستش پس زیاد نگران نباش
     
    تشکر شده توسط : 1 کاربر
  4. دوست عزیز سلام
    میتونم درک بکنم چه احساسی نسبت بهشون دارید. اما به نظر من عشق یا هوس هردو تجربه طبیعی زندگی هستند که در انتخاب همسر واقعیتون به عنوان یک  تجربه خیلی موثر هست .این که چه راهی رو در پیش بگیرید و چکار بکنید به طرز تفکر شما به زندگی و آینده ربط داره اگر وقت تجربه کردن دارید پس هرکاری که دلتون میگه انجام بدید البته ممکنه آینده سختی در پیش داشته باشید اما بنظر من راه ، حل کردن یک مسئله پاک کردن صورت سوال نیست پس با اون روبرو بشید و خودتون تجربه کنید . اما اگر زمان براتون خیلی مهم هست و برنامه آیندتون خیلی منظم تنظیم شده و همه چیز طبق برنامه درحال پیشرفت هست ( درس ، خوانواده ، ارتباط با دوستان، تفریح ، ورزش و...) و نمیخواید از چیزی عقب بمونید بهتره ریسک نکنید و صورت مسئله رو پاک کنید و کمتر اون رو ببینید یا اصلاً نبینید اما این احساس ممکنه آینده نسبت به کسی دیگه در شما ایجاد بشه و دوباره به دوراهی برسید که دیگه زمان تجربه کردن رو نداشته باشید.
    اما در کل نظر شخصی و تجربه من این رو میگه که زندگی انقدر زیبا و زود گذر و کوتاه هست که فرصتها به ندرت تکرار میشن و حیف هست که انسان زیبایی یک شور و شادی و بعد از اون غم و اندوه یک غریزه طبیعی رو تجربه نکنه هر جقدر هم که سخت و پر دردسر باشه مهم تر اینکه هر چی که باشه چه خوب چه بد یک تجربه بزرگ برای شما خواهد بود . این شما و این هم راه پر پیچ و خم زندگی خودتون....
    موفق باشید.
     
    تشکر شده توسط : 3 کاربر
  5. سلام من هم یک مشکل به این صورت دارم اما چون این سایت پزشکی هست تابحال مطرح نکرده بودم اما الان که این پست رو دیدم مشکلمو میگم شاید شما بتونید منو هم راهنمایی کنید...من و دوست پسرم قصد ازدواج داریم هیچ مشکلی تو هیچ زمینه ای با هم نداریم تنها مشکل ما مادرشه که اصلا راضی به این ازدواج نیست به بهانه های مختلف یه بار سطح خانواده هارو بهونه میکنه یه بار دوستیمونه و...حتی دوستم اونو پیش چندتا مشاور هم برده اما فایده ای نداره من یا دوستم چطور میتونیم نظر مادرشو تغییر بدیم؟البته اینو هم بگم هزار تا روشو امتحان کردیم اما بی فایده بوده برای همین بعد از دو سال کلنجار رفتن با مادرش اومدم از شما کمک بگیرم
     
  6. سلام

    ببینید اقای بابک وقتی ادم میدونه اخر راهی که انتخاب کرده چه نتیجه ای داره خوب بهتره و عقل ادم میگه که این ریسک نکن این اقا الان تو سن خیلی پایینی هستند و امکان اشتباه زیاد هست تو این سن این اقا میتونه خیلی کارها را انجام بده که حتی اخرش هم خوب نیست اما به نظر من این کار نباید ادم ریسک کنه چون توی روحیه ادم خیلی تاثیر میذاره و بهتره همه روی این جمله  یه تجدید نظری کنند فکر کنم مفید باشه(عشق دروغی بود که در تمام این سالها باورش داشتم و چه تاوان سنگینی داشت همین اشتباه کوچک)به نظر من ریسک نکن موقعیتهای بهتری برات پیش میاد
     
  7. ممنون از دوستان اما کاملا مساله رو نتونستم درک کنم چون واقعا تا به حال اینطور نشده بودم...
    یعنی این یک عشق زود گذر هست؟ واسه تحصیل که چند سالی می خوام برم بعید میدونم فراموشش کنم و بعد از برگشتن هم باز همون اش و همون کاسه...هر موقع می بینمش نمی تونم فراموشش کنم و با همون حالت اعصاب خوردی و اینا پیش می یاد برام ...نظر من این بود که بدونم دوستم داره اگر داره دوست بشیم تا چند سال دیگه که موقعیت پیش اومد و باز هم همدیگر رو دوست داشتیم ازدواج کنیم اما نمیدونم چطور بفهمم اون من رو دوست داره یا نه؟
    اصلا وارد این مسائل بشم؟
    نمیدونم ایا   فراموشش  می کنم این قضیه رو یا نه؟!!! و احساس میکنم که در اینده هم همچین دختری پیدا نکنم و موقعه ای باشه که اینم دیگه ازدواج کرده و....شما به این مسئله تو این سن برخورد کردید که یه دختر روحالا از روی  یه چیز نامعلوم خوشتون بیاد و موقعه ی دیدینش عصبی بشید که چیزی نمی تونید بگید؟


    بد جور تو چاه افتادم
    پس نظرتون اینه که این رو فراموش میکنم و یکی دیگه رو مناسبتر پیدا میکنم؟(می ترسم که نتونم فراموشش کنم همین فقط، بادیدنشم که دیگه...)
     
  8. بزرگی می گوید:

    در 52 سالگی پی بردم که باید تصمیمات بزرگ رو با دل گرفت و تصمیمات کوچک رو با عقل .           ....
     
    تشکر شده توسط : 1 کاربر
  9. h_eagle نوشته است: ممنون از دوستان اما کاملا مساله رو نتونستم درک کنم چون واقعا تا به حال اینطور نشده بودم...
    یعنی این یک عشق زود گذر هست؟ واسه تحصیل که چند سالی می خوام برم بعید میدونم فراموشش کنم و بعد از برگشتن هم باز همون اش و همون کاسه...هر موقع می بینمش نمی تونم فراموشش کنم و با همون حالت اعصاب خوردی و اینا پیش می یاد برام ...نظر من این بود که بدونم دوستم داره اگر داره دوست بشیم تا چند سال دیگه که موقعیت پیش اومد و باز هم همدیگر رو دوست داشتیم ازدواج کنیم اما نمیدونم چطور بفهمم اون من رو دوست داره یا نه؟
    اصلا وارد این مسائل بشم؟
    نمیدونم ایا  فراموشش می کنم این قضیه رو یا نه؟!!! و احساس میکنم که در اینده هم همچین دختری پیدا نکنم و موقعه ای باشه که اینم دیگه ازدواج کرده و....شما به این مسئله تو این سن برخورد کردید که یه دختر روحالا از روی یه چیز نامعلوم خوشتون بیاد و موقعه ی دیدینش عصبی بشید که چیزی نمی تونید بگید؟


    بد جور تو چاه افتادم

    پس نظرتون اینه که این رو فراموش میکنم و یکی دیگه رو مناسبتر پیدا میکنم؟(می ترسم که نتونم فراموشش کنم همین فقط، بادیدنشم که دیگه...)


    با سلام خدمت شما دوست عزیز

    من هم حدود سه هفته پیش دقیقا به مشکل شما برخوردم، به این صورت که:
    من حدود سه ماهی است که به یک آموزشگاه برای یادگیری دوره های تخصصی میروم، در کلاس ما خواهر صاحب آموزشگاه نیز شرکت داشت که از من 1 سال کوچکتر بود. من در ابتدا هیچ احساسی نسبت به او نداشتم تا اینکه سه هفته پیش وقتی که به کلاس رسیدم دیدم که این دفعه ظاهر او زیبا تر شده و آرایش ملایمی نیز کرده، (قبلا آرایش نمیکرد و لباس ساده ای میپوشید)، که ناگهان من نیز همچین احساسی رو به اون پیدا کردم و تا هفته ی پیش در فکر دوستی و ازدواج با او بودم، هم از لحاظ زیبایی او هم از لحاظ رشته ی تحصیلی که هر دو یمان کامپیوتر هستیم و ... و در طول این دو هفته تمام فکرم به او بود. ولی کم کم با سرگرم شدنم به چیزهای دیگر او از ذهنم محو تر شد تا اینکه ا ین هفته که به کلاس رفتم هیچ حسی در خود نمیدیدم... با اینکه خود او سر صحبت را با من باز کرد...
    حالا من نیز به شما دوست گرامی پیشنهاد میکنم برای فراموشی او، خود را به جذابترین موضوعات مورد علاقه ی خود مشغول کن. ضمنا فراموشی کسی اینقدر هم دشوار نیست، با کمی سعی و تلاش و توکل به خدا موفقیت را میبینی.

    موفق و پیروز باشید.
     
    تشکر شده توسط : 1 کاربر
تمام زمانها بر حسب GMT + 3.5 Hours می‌باشند
صفحه 1 از 1


پرش به:  

شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید
شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید
شما نمی توانید در این بخش رای دهید

Powered by phpBB ©



Forums ©

.: مسئوليت مطالب، تبليغات و محصولات ديگر سايتها به عهده خودشان است :.
.:: برداشت از مطالب اين سايت فقط با کسب مجوز از مدیریت و با ذکر مبنع و آدرس به صورت لینک بلامانع است ::.
.::: کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به دکتر رهام صادقی بوده و هرگونه سواستفاده از آن طبق ماده 12 قانون جرایم رایانه ای قابل پیگیری است :::.


ارسال ایمیل به دکتر رهام صادقی


مدت زمان ایجاد صفحه : 0.11 ثانیه (75)