شما در بخش انجمنهای گفتگو سایت دکتر رهام صادقی هستید، برای آشنایی با امکانات متنوع دیگر سایت اینجا کلیک کنید


به اينستاگرام سايت بپيونديد

اختلاف قد مرد و زن در ازدواج

  1. با سلام.من 18 سالمه حدود 1/5 سال پیش با پسری آشنا شدم که قدی نسبتا کوتاه داره و الان 21 سالشه.قد اون160 و من 170.روز اول آشنایی ای ن اختلاف اصلا به نظرم نیومد،و در اوایل قصدمان فقط دوستی بود.بعد از مدتی هر 2 عاشق هم شدیم.تصمیم گرفتیم با هم ازدواج کنیم،راستشو بخواین من همش فکر میکنم که یه چیز غیر عادیه که زن از شوهرش قدش بلندتر باشه اونم 10 سانت.از اونجایی که خانوادم همه قد بلندیم احساس میکنم دچار مشکل میشیم،وقتی پدر،خواهر یا بقیه از مرد قد کوتاه حرف میزنن یه حالی میشم،بغض گلوم رو میگیره،اما من واقعا دوسش دارم،شاید الان بگید تو سن احساسات هستی و داری تصمیم میگیری اما باور کنید اصلا اینطور نیست اخلاقش عالیه،اونقد دوسم داره که توی این 1/5 هر چی گفتم گفته چشم،بارها خواستم جدا شم نگذاشته،کوچکترین حرفی نزده،بدن سازی میره،به شدت تمرین میکنه که این اختلاف قد به نظر من نیاد،مادر هم هز این موضوع اطلاع داره و انتخاب رو با خودم گذاشته،میشه گفت تنها مشکلی که ما داریم 1.اختلاف قدمون و 2.اینکه اون خیلی مامانیه.به هیچ وجه از خانوادش نمیگذره.تمام مسئولیت خانوادش رو دوششه،من میترسم در آینده هم همین باشه و برای من مشکل ساز باشه.کلا با خانواده زیاد میجوشه در صورتی که من فقط ارتباط با افراد خانواده یعنی خواهر برادر مامان و بابا رو ترجیح میدم.پدرش خونه و ماشین واسش مهیا کرده،همش میگه من به خاطر اینکار تا آخر عمرم باید مدیون بابام باشم،بیش از حد بابا مامان میکنه،من نه نمیگم اما فکر میکنم تا اخر عمر باید گیر این باشم که جون خونه خریده اینکارو کنم،چون ماشین خریده اون کارو کنم.مادر خودش خیلی به خانواده شوهرش وابستس میشه گفت هر شب خونه ی مادر شوهرشه و فکر میکنم منو با مامانش مقایسه میکنه و از من میخواد مثل اون رفتار کنم،میگه اگه کاری واسه مامانت کردی باید همونجورم واسه مامان من کنی،این حرفاش قبل ازدواج واسم نا خوشاینده،همه چیز رو به مامانش میگه هر چی که بین ما بوده اینا منو آزار میده.بهش میگم اما میگه تو حساسی.بعد 7 ماه اول دوستیمون یکم رابطمون نزدیک شد همیدیگه رو بوسیدیم،بغل کردیم و نوازش کردیم البته اون به من گفت تو زاضی هستی؟ منم گفتم آره اونم گفت آره بعد گفت این همون صیغه محرمیته،بعد 2ماه من ترسیدم از گناه،از اینکه به هم نرسیم،بهش گفتم حتی اجازه نداری وقتی مدیگه رو دیدیم به من دست بدی اونم قبول کرد،من مطمئنم منو به خاطر شهوتش نمیخواد چون تا الان با این محدودیت های من باید جدا میشد یا ولم میکرد اما علاقش روز به روز بیشتر میشه ،روزی 1000 بار قربون صدقم میره.اما چیزی که هست فکر میکنم اگه جدا شم با کس جدیدی بخوام ازدواج کنم تمام بوسه ها و آغوش ها رو براش بگم که خیانتی نکرده باشم و به نظرم هیچ پسری یه دختر رو به این صورت نمی پذیره.دارم دیوونه میشم نه راه رفت دارم نه بر گشت کمکم کنید.داداش سامی مخصوصا شما.مرسی.
     
    تشکر شده توسط : 1 کاربر
  2. سلام عزیزم من پستت رو خندم ببین خوشبختی یه عدم به بلندی یا کوتاهی  طرفش نیست ممکن عدم طرفش بهترین ضاحرو داشته باشه ولی‌ از لحاظه اخلاقی‌ صفر باشه پس این مساله به نظر من مهم نیست ۲.مسالهٔ اینکه میگید خانوادش واسعش مهمن خیلی‌ خوبه چون کسی‌ که اهل خانواده باشه و اهالیه خانوادش واسعش مهم باشن مطمئن باش توهم واسعش مهمی‌ و اهل خونه و زندهی طرفت خوشحال باش اون مسائل جنسیم که انجام دادی نگران نباش اکثرا این کارو می‌کنن چیز مهمی‌ نیست
     
    تشکر شده توسط : 3 کاربر
  3. سلام
    فردی میگفت من قد تمام دوست دخترهامو میدونم!!!!!!!ولی از اینا گذشته تو ازدواج به نظر من قد مهم نیست(البته نظر منه)
    موفق باشید
     
    تشکر شده توسط : 1 کاربر
  4. سلام دوست عزیز
    با تشکر از نظر همه دوستان باید بگم خانوم یلدا در گفته هایتان فرموده بودید که نظر افراد بر احساسی بودن شماست!!!!!!!!!!!!!!!!!!!1
    به نظر من هر دوی شما در سن احساسات قرار دارید و احتمال تصمیم گیری اشتباه واسه شما دوتا جوان عزیز زیاده.
    اولین مشکل شما در مورد قد ملاک جالبی واسه تصمیم گیری نیست و از اهمیت خاصی برخوردار نیست در زندگی مشترک ملاک هایی چون خانواده،اصالت،شخصیت،اخلاق،پاکدامنی،راستگویی،مردانگی اخلاقی و رفتاری،وضعیت کاری ومالی و.............در آخر زیبایی ظاهری اون هم در حد متعادل دارای اهمیت است.
    قد ، چهره و ظاهر فرد را میتوان مثل آینه ای  تشبیه کرد که همیشه رو در روی طرف مقابل است که با نگاه کردن در آن خودمان را ببینم و از آن لذت ببریم.
    منظورم را راحت تر بیان کنم ظاهر همسرمان در حدی باشد که وقتی به آن نگاه میکنم لذت ببریم مثل وقتی که در آینه نگاه خودمان میکنیم و در همسر مان خودمان را ببینیم و احساس برابری داشته باشیم.
    در مورد مشکل دوم شما همه پسر ها مامانی ان نمیشه کاریش کرد اما حد و مرز مشخصی باید داشته باشد چه واسه شما چه واسه همسر آینده تان.
    اگر خانواده همسرتان با فرهنگ و اجتماعی باشند بعید میدونم این قضیه مشکلی برای شما به وجود بیاره زیاد حساس نباشید یک سر این قضیه دست شماست.
    راه خوبی واسه امتحان کردنش انتخاب کردید همون تحریم بوسه.
    در ضمن این سوالی که از شما کرده و گفتید راضی هستم صیغه محرمیت نیست.صیغه باید با اجازه پدر شما باشه.
    در ضمن نا امید نباش هم راه پس داری هم راه پیش از عقلت کمک بگیر و به خدا توکل کن.
    نظر خانواده ات در تصمیم گیری واسه آینده ات سهیم بدان و فعلا عجله نکن.
    با آرزوی خوشبختی
     
    تشکر شده توسط : 3 کاربر
  5. سلام
    به نظرمن حتما تو اين قضيه پاي احساس وسطه در مورد قد منم مثل شما هستم اما نه براي دوست پسر براي همسر ايندم يعني اينقدر حساسم كه قد ملاك اولمه از اين بابت هم خيلي نگرانم چون تا حالا همه ي خاستگارهامو رد كردم به خاطر قد و قيافه كسي ميتونه كمم كنه ممنون ميشم در مورد اينكه وابسته هست به خانواده و مادرشون با مادر شوهرشون رابطه ي خوبي دارن اين خيلي خوبه چه اشكال داره كه عروس با مادر شوهر خوب باشه مشكل ما دخترا اينكه فكر ميكنيم چون عروس خانواده ايم بايد با مادر شوهر مثلا بد باشيم اما توي اين دنيا يه خوبي ميمونه يه بدي اما اگر شما خيلي حساسي به اين موضوع مطمعن باش دچار مشكل ميشي بعدش هم چرا ميگي نه راه پس داري نه راه پيش هنوز كه اتفاقي نافتاده در مورد نزديكتر شدن رابطه واينكه اگه خواستي با كس ديگه اي ازدواج كني بهت پشنهاد ميكنم از قبل ازدواج خودت به همسر ايندت چيزي نگو حتي از اون هم نخواه كه بهت بگه چون اين باعث ميشه هر دو به هم شك كنيد اميدوارم تونسته باشم كمكي كرده باشم
     
    تشکر شده توسط : 2 کاربر
  6. سلام خانوم hamraz
    به نظر من حساسیت شما نسبت به این موضوع بسیار زیاد است و احتمال اینکه تاثیر نه چندان مطلوبی در آینده شما داشته باشد وجود دارد.
    سعی کنید ملاک های ظاهری فرد را مورد نظر قرار ندهید.معمولا افراد ظاهر بین در زندگی شان همیشه شکست خورده اند.
    ما در جامعه ای زندگی می کنیم که ظاهر افراد با باطنشان 360درجه تفاوت دارد.
    موفق و پیروز باشید.
     
    تشکر شده توسط : 1 کاربر
  7. سلام.مرسی از تمامی کاربران که من رو راهنمایی کردم.اینکه در سن احساسات هستیم شکی نیست،اما ما مثل بقیه نبودیم که دم به ساعت بگیم دوست دارم عاشقتم،شاید بشه گفت بیشتر در مورد اینکه اخلاق و رفتارمون به هم میخوره یا نه بیشتر صحبت کردیم و همه چی رو فعلا به سر نوشت سپردیم.ایشون درخانواده ی خودشون از تحصیلات،ادب،فرهنگ و.. چیزی کم ندارند،پدرشون مدیر عامل کارخانه ای هست و خودشون هم دانشجوی عمران هستند،اینم بگم که به شدت درس میخونن که هر چه زودتر تما م کنند،خانواده ما از لحاظ تحصیلات بالاتر هست،مادر ایشون تا حالا من رو ندیدند اما تا به حال اصصصلا دخالتی نکردند.از نظر مالی وضعیت عالیییییی نسبت به همسن و سال های خودش داره،خونه در بهترین نقطه شهر و ماشین،اینم بگم ایشون تا به حال اصلا بین من و مادرشون فرق ایجاد نکرده،من راجع به آینده میترسم چون خودم وابستگییی شدید نسبت به خانواده دارم.میترسم سمت خونه انها کشیده شم و چیزی که بیشتر منو ناراحت میکنه جو اونجاست که اصلا خوشم نمیاد.اخلاقشم که عالیه ضمنا به نظر شما اختلاف قد 10 سانت(اندازه یه پیشونی )خیلی زیاد نیست؟من وقتی که کنارش نشستم احساس میکنم خوشبخت ترین دختر دنیام اما وقتی راه میریم فکر میکنم همه مسخرم میکنن.خونوادم هم انتخاب رو به عهده خودم گذاشتن.در ضمن صیغه محرمیت اذن پدر لازم نیست.حالا میگید من چه کار کنم کلا جدا شیم از هم؟یا نه؟آقای  meap به نظرتون من احساساتی تصمیم میگیرم؟اینم بگم من اصلا از این عشقولانه بازیا خوشم نمیاد و بیشتر واقع بینانه عمل میکنم.مرسی راهنماییم کنید.
     
    تشکر شده توسط : 1 کاربر
  8. سلام دوست عزیز

    به نظر من هماهنگی ظاهری هم، برای ازدواج مهمه.
    ولی اگر شخصیت قوی و تاثیر گذاری داشته باشه، (و گفتی که موقعیت مالی و اخلاق خوبی هم که داره )میتونه اونو پوشش بده و باعث بشه که پیش همدیگه و یا توی جمع احساس عدم هماهنگی نداشته باشی و به چشم دیگران هم نیاد.
    توی این سن برای ازدواج خیلی نمیتونم بگم به دلت رجوع کن

    البته که خودت باید تصمیم بگیری و دیگه اینکه اگه خانوادتو قبول داری ازشون بخواه که نظرشونو بهت بگن.(البته بعد از آشنایی و ملاقات با دوستت ) و راجع به نظرشون خوب فکر کن.باور کن نظرشون مهمه.(اون هم توی سن شما)

    راجع به مادرش هم سعی کن خوشبین باشی.
    همه مردهایی که مادر خوبی دارن( البته از نظر خودشون) از جمله همسر من هم، بسیار مامانی هستند و دوست دارند همسرشون رابطه خوبی با مادرشون داشته باشه.
    مهم اینه که شما کمی با سیاست عمل کنی و  احترام و حفظ حرمت در هر شرایطی یادت نره و اون هم اجازه دخالت به مادرش نده.
    و اینکه برای خودت هم خیلی خوبه که رابطه خوبی با مادر شوهرت در آینده داشته باشی .البته اگه بتونی چون همه این توانایی را ندارند.باور کن منافع زیادی داره.

    بعد هم همینطور که بقیه گفتند، هم راه پس داری ،هم راه پیش .فقط باید انتخاب کنی.خود من توی 18 سالگی یه همچین انتخابی داشتم که تصمیم گرفتم تمومش کنم .آن موقع برایم خیلی سخت بود .ولی اصلاً پشیمون نشدم و نیستم.

    امیدوارم که خوشبخت باشی و کامران
     
    تشکر شده توسط : 2 کاربر
  9. سلام خانوم yalda68
    امیدوارم که همیشه اینجور باشه که شما فرمودید و این اختلاف قد شما با دوستتان بر سرعت فروکش کردن شوق و اشتیاق بعد از ازدواج که برای همه پیش می آید نیفزاید.
    با مراجعه به رساله هر مرجع تقلیدی که مرجع تقلید شماست خواهید فهمید که در صیغه محرمیت اذن پدر لازم و اجبار است در صورت عدم رضایت پدر دختر حرام و باطل است.
    از اینجا من فهمیدم که شما دارید احساساتی فکر میکنید و به عبارتی خودتان را گول میزنید.
    ببخشید رک صحبت کردم اما واقعیت همینه.
     
  10. با تشکر از شما 2 دوست عزیز.اوکی.فکر می کنم احساسی عمل می کنم.من خودم از اول گفتم .منتظر راهنمایی های سایر دوستان هستم مخصوصا داداش سامی
     
    تشکر شده توسط : 1 کاربر
  11. یلدا جان شخصا فکر می کنم تناسب در همه زمینه ها بهتره رعایت بشه حتی در ظاهر
    یعنی یکجوری نباشه که اینجوری معرفی بشید
    همون آقاهه که تا کمر خانمشه ؟!
    اما
    به این اما گوش کنن ، بنظر من لزوم این تناسب ظاهری شاید در ازدواجهایی که باخواستگاری یا آشنایی مختصر صورت می گیرد ، بیشتر حس شود ، چون پیوندهای عمیق و پایدار معمولا در اینگونه ازدواجها بجای اینکه پیش از ازدواج رخ بدهد ، قرار است بعد از ازدواج به مرور بوجود بیاید . حالا اگر فرضا ظاهر افراد هم ساز مخالف بزنه ! اونوقت احتمال اینکه روابط بعدی تحت تاثیر همین عدم تناسب ظاهری قرار بگیره بیشتره ( خداییش خودمم نفهمیدم چی گفتم ! بد خوابم میاد )
    ولی
    به این ولی گوش کن ! ولی وقتی به هردلیلی دونفر شانس این رو داشتند که ماهها کنار هم باشن و با زیر و بم اخلاق هم آشنا شده اند و به این نتیجه رسیده اند که این همون پسر ( یا دختریه ) که می تونم سالها درکنارش زندگی کنم و احساس تکامل و خوشبختی داشته باشم ، دیگه فرم ابرو و قد و هیکل جزو فاکتورهای خیلی مهم بحساب نمیاد ( جمله بندی رو ! ) واقعا اگر همون پسری باشه که باید باشه و تو می خوای ، هیچوقت نباید بخاطر قد کوتاهش از دست بدیش . من که دختر رویاهامو بخاطر قد بلندتر یا کوتاهترش از دست نخواهم داد ، توصیه می کنم تو هم اینکار رو نکنی . چون زندگی کنار خوش قد و هیکل ترین مرد دنیا اگر  اونی نباشه که باید باشه ، هیچ لطفی نداره

    اما
    به این اما هم گوش کن ! یه چیزی توی نوشته هات بنظر من با اون احساس عمیقی و حس مثبتی که به این آقا داشتی در تضاد هست و منو نگران می کنه . اینکه می گی ، از طرفی اگر جدا بشم بعدش باید ماجرا رو برای نفر بعدی تعریف کنم و بعیده هیچ پسری با این موضوع کنار بیاد و ...
    یلدا جان من این خطوط رو یکجور دودلی و تردید پنهان ( یا آشکار ) تلقی می کنم و بنظرم ناخودآگاه یا خودآگاه به رفتن هم فکر می کنی ( به دلایلش کاری ندارم و فکر هم نمی کنم صرفا به قد این آقا برگرده ) ... من 2-3 خط آخر نوشته ات رو اینجوری تفسیر می کنم که انگیزه داری که کات کنی ، حتی احتمالا دلایلشم داری ، اما بخاطر مشکلات احتمالی جدایی و شروع رابطه جدید ، دودل و مرددی ، و فکر می کنی اگر ادامه بدی شاید بهتر باشه ...
    می خوام اینو بهت بگم اگر نگرانی از مشکلات بد از جدایی ، باعث میشه در این رابطه بمونی و ادامه بدی ! بنظر من همین امروز تمومش کن
    چون زندگی که از سر ناچاری شکل بگیره ، عاقبت خوشی نداره


    و همه اینها فارغ از این بود که سن شما از نظر من البته ، برای ازدواج کردن پایینه و باید زمان بیشتری به خودتون بدید ...

    شب بخیر
     
    تشکر شده توسط : 6 کاربر
  12. حرفهای سامی همیشه اینقدر منطقی و از روی درک هستند که فکر کنم همه اعضا سایت اونا را قبول داشته باشند اما من برای اولین بار با قسمتی از حرفهای سامی مخالفم اون هم این که:
    باید ماجرا رو برای نفر بعدی تعریف کنم و بعیده هیچ پسری با این موضوع کنار بیاد و ...

    حرفهایی که میزنم مخاطبش همه هستند نه یه شخص

    من به تجربه دیدم پسرها با این موضوع کنار میان و فقط از هم میپوشونن البته تعداد چنین پسرهای خیلی خیلی کم هستند، حتی این موضوع برای خودم هم مهم نیست و فاکتورهای دیگه ای برای انتخاب همسر برام مهم هستند، یکی از دوستها من در مورد نامزدش با من حرف زد چون نامزدش بهش گفته بود قبلا با کسی دیگه دوست بوده با اینکه نظر من را میخواست بدونه ولی از حرفاش پیدا بود که خودش مشکی با این موضوع نداره اما میخواست فقط مطمئن تر بشه حالا هم با هم ازدواج کردند البته اینا که من میگم شاید خیلی ها بگن اشتباه هست اما بستگی به خودت داره به موضوع چطور نگاه کنی

    حالا اگه دروغ میگم بگید دروغ میگی
    چند درصد از پسرها چنین ارتباطی که خانم یلدا68 گفت تا قبل ازدواج تجربه کردن
    جواب: زیاد

    چند درصد از دخترها چنین ارتباطی که خانم یلدا68 گفت تا قبل ازدواج تجربه کردن
    جواب: کمتر از پسرها اما خیلی هم کمتر نیستند

    نمیگم هر دختری گفت من ارتباطی نداشتم دروغ میگه اما چرا باید ما پسرها از دخترهایی که واقعیت را بهمون میگن فرار کنیم اونایی که واقعیت را میگن بهتر نیستند تا اونایی که تو خونه خودشون را حبس کردن

    زندگی غربی را برای خودم و دوست دخترم میخوام باید آزادی کامل باشه ولی زندگی اسلامی را برای خواهرم میخوام آزادی زیادیش هم خوب نیست

    من و دوست دخترم تو خیابون راه میریم اما تو یادت باشه با خواهر من راه نرو

    اگه من دستم تو دست یه دختر بود باید اونقدر مرد باشم وقتی یه پسر دیگه دست تو دست خواهرم رد شد فقط بگم سلام خوش بگذره

    فقط عادت داریم تو گوش همه فرو کنیم خانواده ما اینطوری.............
    خانواده بقیه اینطوری...........


    هرچه را برای خود میپسندی برای دیگران هم بپسند و بلعکس

    به هر شکلی ارتباط با یه دختر داشته باشم، برام مهم نیست خواهرم هم همینطوری باشه
    چرا باید من اول یه کاری را انجام بدم تا مجوزش برای خواهرم هم صادره بشه، میتونه خودش شروع کنه

    میدونم حالا به من چی میگین
    میگین: چه پسر بی غیرتی یا میگید Sina2000 حتما یه دختر هست که به اسم یه پسر حرف میزنه

    برام مهم نیست که به بگید بی غیرتم اما واقعا پسر هستم
    باور کنید نمیدونم غیرت با قاف هست یا با غین
    اینقدر تند رفتم که پسرها فرار کردن دخترها هم اگه فرار نکردن ولی همون حرف بالا را بهم زدن

    ولی باور کنید به این شکل بهتر هست چرا یه دختر اگه رابطه با یه پسر داشت نه راه پیش داره نه پس بقول خانم یلدا68 ولی یه پسر چی.......................
    چرا چنین رابطه ای باید یا به ازدواج منجر به طلاق ختم بشه یا نابودی یه دختر
    اینا به خاطر همون غیرت هست که نمیدونم با قاف یا با غین هست ولی شما میدونید
    نمیدونم چرا سایت امروز اینجوری شده نمیشه چیزی فرستاد متن بعد از ارسال پاک میشه
     
    تشکر شده توسط : 7 کاربر
  13. این sina2000 شاهکاره!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
     
    تشکر شده توسط : 3 کاربر
  14. ممنون آرش جون ولی دقیقا منظورت را از شاهکار نفهمیدم چی هست
     
  15. سلام

    من برخلاف دوستان که معتقدند اختلاف قد مساله ای مهمی نیست ، اعتقاد دارم بسیار مساله مهم به خصوص برا خود خانما هستش.چون خیلی از اختلافات زن و شوهر در زندگی متاهلی از دید سایرین مخفی است ولی این مساله که یک نوع اختلاف طاهری محسوب می شود در ملا عام همه می باشد.
     
تمام زمانها بر حسب GMT + 3.5 Hours می‌باشند
صفحه 1 از 2
رفتن به صفحه 1   


پرش به:  

شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید
شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید
شما نمی توانید در این بخش رای دهید

Powered by phpBB ©



Forums ©

.: مسئوليت مطالب، تبليغات و محصولات ديگر سايتها به عهده خودشان است :.
.:: برداشت از مطالب اين سايت فقط با کسب مجوز از مدیریت و با ذکر مبنع و آدرس به صورت لینک بلامانع است ::.
.::: کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به دکتر رهام صادقی بوده و هرگونه سواستفاده از آن طبق ماده 12 قانون جرایم رایانه ای قابل پیگیری است :::.


ارسال ایمیل به دکتر رهام صادقی


مدت زمان ایجاد صفحه : 0.34 ثانیه (99)