♥دوستای گلم خوش آمدید ♥

دل خوش ...


گاهی میرسه که دیگه از خدا نه پول میخوای نه خونه میخوای و نه … !
یه موقع هایی هست فقط یه دل خوش میخوای !
فقط یه دل خوش …

برو...


میخواهی بروی؟

خب برو…

انتظار مرا وحشتی نیست

شبهای بی قراری را هیچ وقت پایانی نخواهد بود

برو…

برای چه ایستاده ایی؟

به جان سپردن کدامین احساس لبخند میزنی؟

برو..

تردید نکن

نفس های آخر است

نترس برو…

احساسم اگر نمیرد ..بی شک ما بقی روزهای بودنش را بر روی صندلی چرخدار بی تفاوتی خواهد نشست

برو…

یک احساس فلج تهدیدی برای رفتنت نخواهد بود

پس راحت برو

مسافری در راه انتظارت را میکشد

طفلک چه میداند که روحش سلاخی خواهد شد

برو…

فقط برو…..

ولنتاین مبارکــــــــــ...


گاه ...

گاه یک لبخند انقدر عمیق میشود که گریه می کنیم
گاه یک نغمه انقدر دست نیافتنی میشود که با ان زندگی می کنیم
گاه یک نگاه انچنان سنگین میشود چشمانمان رهایش نمی کند
گاه یک عشق انقدر ماندگار می شود که فراموشش نمی کنیم

تو بنویس دوستم ....


می خواهم سکوت کنم و تو برایم بنویسی ..........

این پست را ســــــکوت می کنم تو بنویس               

                      تــــــــو بنویس

از دلتنگی هایت از دردهایت، از حــــرف هایت ...


                  از هرچه دلت می گوید !



                       بنویس برایـــــــــم...


نرم باش...

بزازها دائم قیچی را تیز میکنند..!!! چرا ؟؟

چون مدام به پارچه میخورد..، پارچه نرم است و نرمی آن موجب کندی قیچی میشود..!!

یادت باشد.. بعضی ها مثل قیچی هستند..!

میخواهند تو را قیچی کنند.. جدا کنند..! !!

با آنها نقش پارچه را.. نقش ابریشم را بازی کن..!

یواش یواش آنها هم کند میشوند و دست برمیدارند...!

"فرعون قیچی بود..! خداوند به موسی فرمود..: ابریشم باش..!! یعنی با او نرم رفتار کن و نرم سخن بگو..!!"

Avazak.ir10 شکلک های یاهو (1)

روزهای خوب


شاید امروز نه ؛

اما من ایمان دارم که سرانجام همه چیز درست خواهد شد ...

آری ، روزهای خوب خواهند آمد .

دلم گرفته,کجایی که آرامم کنی...

http://www.uniqelove.blogfa.com/  عکس دلتنگی, داتنگی http://www.uniqelove.blogfa.com


گرفته دلم ، کجایی که آرامم کنی ، کجایی که این غم یخ زده را در دلم آب کنی
گرفته دلم ، کجایی که به درد دلهایم گوش کنی ، کجایی که مرا با بوسه هایت گرم کنی
نیستی و من در حسرت این لحظه ها نشسته ام ، نیستی و من بیشتر از همیشه خسته ام
در لا به لای برگهای زندگی ، نیست برگی که از تو ننوشته باشم ، نیست روزی که از تو نگفته باشم
امروز آمد و از تو گفتم ،نبودی و اشک از چشمانم ریخت و در همان گوشه نشستم ، دلم خالی نشد و گرفته دلم ، کجایی که دلم به سراغت بیاید گلم؟
نیستی و حتی سراغی از دلم نمیگیری ، یک روز نباشم که تو مثل من نمیمیری….
نمیبینی چشمهایم را ، نمیمانی تا دلم را ، به نقطه خوشبختی برسانی ، مرا به جایی آرام بکشانی تا خیالم راحت باشد از اینکه همیشه تو را خواهم داشت
نمیخواهی دلم را ، نمیدانی راز درونم را ، نمیگذاری تا مثل گذشته دلم تنها به تو خوش باشد ، هیچ غمی در قلبم ننشسته باشد ، اگر اشک از چشمانم میریخت یکی مثل تو در کنارم نشسته باشد ، تا پاک کند اشکهایم را ، تا زیبا کند لحظه هایمان را
گرفته دلم ، کجایی که سرم را بگذارم بر روی شانه هایت ، تا پی ببرم به آن دل پر از نیازت ، تا تو را در میان بگیرم ، تا همانجا در آغوشت برایت بمیرم
نیستی و من حتی در حسرت آغوش سرد توام ، نیستی و من حتی منتظر بهانه های توام
کاش بودی و حتی به دلخوشی های پوچت نیز راضی بودم ، من مثل قطره بارانی ام که در کویر خشک دلت عذاب میکشد،طعم تلخ بی محبتی ها را میچشد
گرفته دلم ، کجایی که آرامم کنی

لیلی،نام دیگر آزادی

دنیا که شروع شد زنجیر نداشت،خدا دنیای بی زنجیر آفرید.

آدم بود که زنجیر را ساخت،شیطان کمکش کرد.

دل،زنجیر شد،زن،زنجیر شد.دنیاپراز زنجیر شد وآدم ها همه دیوانه ی زنجیری!

خدا دنیا را بی زنجیر می خواست. نام دیگر دنیای بی زنجیر اما بهشت است.

امتحان آدم همین جا بود.دست های شیطان از زنجیر پر بود.

خدا گفت:زنجیرهایتان را پاره کنید.شایدنام زنجیر شما عشق است.

یک نفر زنجیرهایش را پاره کرد. نامش را مجنون گذاشتند.

مجنون اما نه دیوانه بود نه زنجیری. این نام را شیطان بر او گذاشت.

شیطان آدم را در زنجیر می خواست.

لیلی،مجنون را بی زنجیر می خواست.

لیلی می دانست خدا چه می خواهد.

لیلی کمک کرد تا مجنون زنجیرش را پاره کند.

لیلی زنجیر نبود، لیلی نمی خواست زنجیر باشد

لیلی ماند،زیرا لیلی نام دیگر آزادی است.


لیلی نام تمام دختران زمین است