نظر خواهى از مردم فلسطينى ، تنها راه حل منطقى مساله فلسطين
در زير بخشي از سخنراني مقام معظم رهبري ( دامت بركاته ) در خطبه دوم نماز جمعه سال هشتاد و يك درباره فلسطين، و راه حل آن آورده شده است.
ما براى اين قضيه راه حل داريم . اين راه حلهايى كه ارائه مى شود، اينها راه حل نيست . فلسطين در پنجاه سال اخير يك مساءله مهم دنيا و خاور ميانه بوده است براى اينكه اين مساءله هم ، اين مشكل مهم حل بشود، دو جور راه حل هميشه پيشنهاد شده است : يك راه حل غلط، يك راه حل درست . راه حل غلط اين است كه با همين غاصبى كه نه به ارزشهاى انسانى پايبند است و نه به قوانين بين المللى ، و نه به قطع نامه هاى سازمانهاى بين المللى گردن مى نهد، بيايند با همين مذاكره كنند و با او به يك نقطه ى توافق برسند اين راه حل ، راه حل غلطى است ؛ اين به هر شكلش ظاهر بشود غلط است . اسرائيل نشان داده است كه به هيچ امضاى خود پايبند نيست ؛ اگر توافق هم بكنند، امضاء هم بكنند، پايبند نمى ماند. بزرگ ترين و قوى ترين استدلال بر اين معنا هم همين وضع امروز رام الله است . خب خودشان نشستند در اسلو امضا كردند، حكومت خودگردان را به رسميت شناختند؛ حالا بفرماييد؛ اين رفتارى است كه دارند با حكومت خودگردان و با طرف مذاكره شان - يعنى ياسر عرفات - انجام مى دهند؛ اينها به امضاء خودشان پايبند نيستند. هر امضايى كه طرف مقابل به اينها بدهد، پايشان را مى گذارند روى آن امضاء، يك قدم مى آيند جلو؛ طبيعتشان اين است . اين راه حل ، راه حل درستى نيست . البته من اين مطلبى كه دارم مى گويم ، طرف خطاب من آن كسانى نيستند كه مى خواهند به هر قيمتى شده ، اين غده ى سرطانى را حفظ كنند آنها اين حرف را قبول نمى كنند؛ ما اين را مى دانيم . لكن طرف خطاب من ، دولتهاى عربى ، دولتهاى اسلامى ، ملتهاى مسلمان ، و وجدانهاى بيدار در همه جاى دنياست دد من دارم با آنها حرف مى زنم . اين راه حل كه يك طعمه يى در ذهن اين متجاوز بيندازند كه او را فربه تر كنند تا قادر بشود كه قدم بعدى را بردارد، اين راه حل نيست ؛ اين تجربه ى پنجاه ساله ى فلسطين است . قطعنامه ها صادر شده در سازمان ملل ، هر چند امريكا هم كه مدافع صهيونيستها بوده به ظاهر پاى آن قطعنامه ها را امضاء كرد، اما اين غاصب به اين قطعنامه ها عمل نكرد و كسى هم نگفت بالاى چشمت ابروست . با اين جور دولتى ، با اين جور طرفى ، انسان چه مذاكره يى بكند؟ اين راه ، راه حل غلطى است ؛ اين راه حل درستى نيست .
اما براى اين مساءله راه حل منطقى وجود دارد. راه حل منطقى يك راه حلى است كه همه ى وجدانهاى بيدار دنيا و همه ى كسانى كه به مفاهيم امروز دنيا معتقدند، ناچارند آن را قبول كنند و آن اين است كه ما يك سال و نيم قبل هم اين راه حل را گفتيم و دولت جمهورى اسلامى بارها در مجامع و در مذاكرات بين الدولى اين را تكرار كرده است . الان هم ما همان را مى گوييم و بر آن هم اصرار مى ورزيم ؛ راه حل نظر خواهى از خود مردم فلسطين ؛ همه ى كسانى كه از فلسطين آواره شده اند - البته آنهايى كه مايلند به سرزمين فلسطين و به خانه ى خودشان برگردند - اين يك امر منطقى است .
اين كسانى كه در لبنان و در اردن و در كويت و در مصر و در بقيه ى كشورهاى عربى سرگردانند، اينها به كشور و به خانه ى خودشان ، به فلسطين خودشان برگردند؛ آنهايى كه مايلند؛ نمى گوييم كسى را به زور بياورند. و آن كسانى كه قبل از 1948 - كه تشكيل دولت جعلى اسرائيل است - در فلسطين بوده اند - چه مسلمانشان ، چه مسيحى شان ، چه يهودى شان - از اينها نظر خواهى بشود. اينها در يك نظر خواهى عمومى ، رژيم حاكم بر سرزمين فلسطين را تعيين كنند؛ اين دموكراسى است . چطور براى همه ى دنيا دموكراسى خوب است ، براى مردم فلسطين دموكراسى خوب نيست ؟ چطور همه ى مردم دنيا حق دارند كه در سرنوشت خود دخالت كنند، اما مردم فلسطين حق ندارند؟ هيچ كس شك ندارد رژيمى كه امروز در فلسطين سركار است ، يك رژيم است كه با زور، با حيله و ترفند و با فشار روى كار آمده است ؛ در اين كسى شك ندارد. صهيونيستها با مسالمت نيامده اند؛ مقدارى با حيله و ترفند و مقدارى با زور سلاح و فشار سر كار آمدند؛ لذا يك رژيم تحميلى است . خيلى خوب ، مردم فلسطين جمع بشوند، راءى بدهند، نوع رژيمى را كه در اين كشور بايد حاكم باشد، آن را انتخاب كنند؛ آن رژيم آن دولت تشكيل بشود، درباره ى آن كسانى كه بعد از 1948 به سرزمين فلسطين آمده اند، تصميم گيرى كند؛ هر چه تصميم گرفت . اگر تصميم گرفت بمانند، پس بمانند؛ اگر هم تصميم گرفت بروند، پس بروند. اين ، هم آراء مردم است ، هم دموكراسى است ، هم حقوق بشر است ، هم منطبق با منطق فعلى دنياست . اين راه حل . خب اين راه حل بايد اجرا بشود. غاصب كه با زبان خوش اين راه حل را قبول نمى كند، اينجاست كه همه ى اطراف قضيه بايد خودشان را مسؤ ول بدانند؛ هم دولتهاى عربى ، هم دولتهاى اسلامى ، هم ملتهاى مسلمان در همه ى دنيا، هم بخصوص خود ملت فلسطين و هم مجامع جهانى ؛ هر كدام مسؤ وليتى دارند، كه اصرار بورزند اين راه حل منطقى بايد تحقق پيدا كند و مى شود تحقق پيدا كند؛ بعضيها نگويند آقا چنين چيزى خواب و خيال است ، ممكن نيست ؛ نخير مى شود. كشورهاى درياى بالتيك بعد از بيش از چهل سال كه جزو شوروى سابق بودند؛ برگشتند و مستقل شدند. كشورهاى قفقاز بعضى در حدود صد سال قبل از اينكه شوروى تشكيل بشود در اختيار روسيه تزارى بودند؛ بعد برگشتند و مستقل شدند؛ الان قزاقستان ، آذربايجان ، گرجستان و بقيه ، مستقلند؛ خودشان هستند. پس اين ممكن است . اين جور نيست كه اين يك چيز نشدنى باشد؛ نخير شدنى است .
منبع: كتاب خاطرات و حكايات (جلد نهم (