شما در بخش انجمنهای گفتگو سایت دکتر رهام صادقی هستید، برای آشنایی با امکانات متنوع دیگر سایت اینجا کلیک کنید


به اينستاگرام سايت بپيونديد

درمان جوش باسن

  1. با سلام

    الان تقریبا چند ماهی هست که داخل شیار باسن سمت چپ که نه به بیضه

    نزدیکه و نه به مقعد , جوش زده که یه کم به مقعد نزدیکتره,  ابتدا به صورت پنهانی بود و برجسته بود و

    فقط با دست قابل لمس بود که بعد از چندین هفته انگار به سطح پوست رسیده و فشار که میاد یعنی موقع نشستن یا خوابیدن

    مدام سرباز میکنه و و دستمال کاغذی که میذارم بیشتر ترشحات خونی دیده میشه و مدام دقیقا مثل جوش بزرگ و کوچیک

    میشه و موقع فشاردادن با دست هم دردش دقیقا مثل جوش هست و

    دوباره سر باز میکنه و میبنده , ولی خوب نمیشه نمیدونم از چیه و چکار کنم خوب بشه نمیدونم مدام باکتری موقع شستن

    باسن یا از طرق دیگه واردش میشه که نمیذاره خوب بشه یا به خاطر نشستن زیاده

    انشاءالله سربلند باشید
     
    تشکر شده توسط : 1 کاربر
  2. توصیه من اینه که حتماً به پزشک مراجعه کنید چون گفتید که چند ماهه که این جوش هست و خوب نشده پس خجالت رو بزارید کنار و سریع تر به پزشک مراجعه کنید.
     
    تشکر شده توسط : 1 کاربر
  3. سلام دوست عزیز
    با توجه به این نشانه هایی که ذکر کردین احتمالا شما دچار کیست پیلونیدال شدین که اغلب در مردان رایجه و تحت فشار بیش ازحد ملتهب میشه که با درد همراست بخصوص موقع نشستن
    كيست پيلونيدال، در اثر برگشتن يكي يا چند عدد از موهاي ناحيه پشت به داخل پوست رخ میده که با برگشتن مو به سمت داخل پوست، يك فضاي ملتهب در بين لايه هاي پوست و عضلات همان ناحيه به وجود میاد كه گاهی آبسه میشه ، به اين فضا كيست پيلونيدال گفته میشه گاهی روي پوست همين ناحيه ملتهب، منفذی ايجاد ميشه كه از طريق آن ترشحات چركي و خوني خارج ميشه
    التهاب و عفونت هاي حاد و شديد با آنتي بيوتيك هاي خوراكي درمان میشه و حتما به جراحی نیاز داره
    شما علاوه بر رعایت بهداشت برای جلوگیری از رسیدن باکتریها ، حتما حتما به پزشک مراجعه کنید مشکل خجالت آوری نیست و کاملا طبیعیه
    امیدوارم موفق باشی
     
    تشکر شده توسط : 1 کاربر
  4. سلام
    من شاید از یک سال بیشتر است که بر روی باسنم جوش میزنه... همون جوش های عادی که همه بر روی صورتشان میزنن
    اما من از اون دسته آدم ها یی هستم که اصلا در صورتم جوش نمیزنه
    ولی دلیل جوش زدن بر روی باسنم رو نمی دانم..اگر جوشی که دراومده بره ولی حتما لکه اش میماند
    ممنون میشم که جوابم رو بدید که چطور برطرفشون کنم
     
    تشکر شده توسط : 1 کاربر
  5. خیلی ممنون از راهنمایی دوستان

    ولی این جوش کنار مقعد اصلا درد نداره و اگه محکم فشار بدم یه کم درد میکنه و انگار زیر جوش

    یه قسمت سفت بوجود اومده , و سوال دیگه اینه که

    نمیدونم توی قسمت سینوس که انتهای ستون فقرات هست

    آیا وجود سوراخ ریز طبیعیه یا بعدا براثر مو بوجود اومده؟
     
    تشکر شده توسط : 1 کاربر
  6. zozooo نوشته است: سلام
    من شاید از یک سال بیشتر است که بر روی باسنم جوش میزنه... همون جوش های عادی که همه بر روی صورتشان میزنن
    اما من از اون دسته آدم ها یی هستم که اصلا در صورتم جوش نمیزنه
    ولی دلیل جوش زدن بر روی باسنم رو نمی دانم..اگر جوشی که دراومده بره ولی حتما لکه اش میماند
    ممنون میشم که جوابم رو بدید که چطور برطرفشون کنم


    سلام این جوشها مخصوصا در خانمها معمولا بر اثر تغییرات هورمونی به وجود میاد که بعضی روی صورت بعضی دیگر سینه و یا باسن خودشو نشون میده
    شما میتونید استحمام بیشتری انجام بدین و از صابون مخصوص و یا حتی معمولی برای شستشوی محل جوش استفاده کنید بعد از خشک شدن بدن جوشها را با پد الکلی ضدعفونی کنید از محلولهای الکلی روزانه به همین صورت استفاده کنید و حتما لباسای مناسب نخی که چسبی هم نباشد بپوشید
    اگر مؤثر نبود به دلیل تغییرات هورمونیه و از آنتی بیوتیک های خوراکی استفاده کنید راکوتان هم خوبه
    داکسی سایکلین موجود در داروخانه ها هم موثره
    برای از بین بردن جای لکه ها داروی صدرصد مؤثری نیست اما از لایه بردارا میشه نتیجه مثبتی گرفت
     
    تشکر شده توسط : 1 کاربر
  7. hamidrj نوشته است: خیلی ممنون از راهنمایی دوستان

    ولی این جوش کنار مقعد اصلا درد نداره و اگه محکم فشار بدم یه کم درد میکنه و انگار زیر جوش

    یه قسمت سفت بوجود اومده , و سوال دیگه اینه که

    نمیدونم توی قسمت سینوس که انتهای ستون فقرات هست

    آیا وجود سوراخ ریز طبیعیه یا بعدا براثر مو بوجود اومده؟


    دوست عزیز منم گفت تحت فشار زیاد ملتهب میشه و درد ایجاد میشه
    با حمام کردن مرتب و ضدعفونی محل جوشها شاید مشکل برطرف شد
    از سوراخای ریزی که گفتین طبیعیی و جای نگرانی نیست
     
    تشکر شده توسط : 1 کاربر
  8. ازدواج و تشكیل خانواده ای كوچك و جدید، هرچند برای هر دو طرف تحولی بزرگ محسوب شده و هر دو را دچار كمپلكس های رفتاری می كند، اما بارداری، تجربه ویژه و منحصر به فرد زنان است؛ تجربه ای كه هرچند شیرین به نظر می رسد، اما مادران را با مشكلات متعددی از جمله مشكلات روانی- رفتاری روبه رو می كند كه در این بین «افسردگی دوران بارداری» و «افسردگی پس از زایمان» از شایع ترین آنهاست.

    روان شناسان معتقدند علت این امر روبه رو شدن با تحول بزرگی چون بارداری است كه نه تنها از جهت ظاهری خانم ها را متحول می كند، بلكه از جهت ذهنی نیز تحولات بزرگی را ایجاد می كند و لازم است پیش از بارداری، شخص از جهت ذهنی، جسمی و روحی آمادگی لازم را داشته باشد.

    آنچه در پی می خوانیم نگاهی است بر افسردگی دوران بارداری و افسردگی پس از زایمان؛ علل و شیوه درمان.

    افسردگی چیست؟

    افسردگی با علائمی چون احساس غمگینی، شكست، ناراحتی و كلافگی، هیجان و استرس، بی علاقگی به همه چیز و گاه همه كس مشخص می شود؛ در واقع بیمار با بیان این علائم، ناراحتی خود را بروز می دهد.

    بسیاری از ما، شاید چند روزی از ماه را با چنین احساس های منفی روبه رو شویم، اما این علائم اگر زودگذر باشند، افسردگی محسوب نشده و نوعی تحول رفتاری خوانده می شوند؛ اما اگر فرد مدت زیادی با این تحولات رفتاری درگیر باشد و مشكلاتی چون احساس پوچی، عصبانیت ، و احساس عجز و ناكامی نیز به آنها افزوده شود، افسردگی آغاز شده است.

    افسردگی ممكن است خفیف، متوسط یا بسیار پیشرفته و جدی باشد كه متأسفانه گاه خود فرد نیز از بیماری خود آگاه نیست و با مراجعه به پزشك از آن آگاه می شود؛ چرا كه تصور می كند این علائم طبیعی و ناشی از خستگی كار روزانه است!

    افسردگی دوران بارداری و پس از وضع حمل

    افسردگی دوران بارداری یا پس از وضع حمل، یكی از مشكلات رایج در میان زنان باردار است كه متأسفانه در اغلب موارد یا تشخیص داده نمی شود و یا چنان دیر تشخیص داده می شود كه راهی برای درمان وجود ندارد و مادر دچار «دیوانگی» پس از زایمان می شود. علائم افسردگی دوران بارداری و پس از وضع حمل، اندكی با علائم افسردگی معمولی تفاوت دارد، اما بسیاری از علائم نیز بین افسردگی معمولی و افسردگی دوران بارداری و پس از زایمان مشترك است كه این علائم مشترك یكی از راه های شناسایی سریع و به موقع افسردگی دوران بارداری و پس از زایمان است.

    الف: افسردگی دوران بارداری

    افسردگی دوران بارداری گاه از همان روزهای ابتدایی بارداری آغاز می شود، اما گاهی هم از ماه سوم به بعد بروز می كند. افسردگی دوران بارداری (PERINATAL DEPRESSION) با علائمی چون؛ خستگی ، بی خوابی ، كمپلكس ها (درگیری ها) ی روانی- احساسی به ویژه گریه كردن و زودرنجی آغاز شده و به تدریج علائم حادتری بروز می كند كه از این میان می توان به موارد ذیل اشاره كرد:

    - تندمزاجی و تحریك پذیری؛ به عبارتی كاهش آستانه تحمل .

    - احساس غم، ناامیدی و غرق شدن و نابودی؛

    - گریه كردن زیاد.

    - كاهش شدید انرژی و انگیزه برای انجام امور؛

    - ولع خوردن یا بی اشتهایی شدید.

    - خوابیدن بیش از حد یا بی خوابی.

    - كاهش تمركز، فراموشی و مشكل در به یاد آوردن مسائل، و ناتوانی در تصمیم گیری.

    - احساس بی ارزش بودن و گناهكار بودن؛ چرا كه مادران می اندیشند كودكی را به دنیا می آورند كه قرار است مانند آنها با مشكلات زندگی دست و پنجه نرم كند؛ این احساس به ویژه اگر نوزاد دختر باشد بیشتر است.

    - از دست دادن علاقه و اشتیاق به انجام امور منزل یا امور مربوط به خود؛

    - گوشه گیری و قطع ارتباط با دوستان و خویشاوندان.

    - سردرد، درد قفسه سینه، تپش قلب، تنگی نفس و احساس خفگی و كلافگی؛

    این علائم ممكن است همزمان با هم و یا به تدریج بروز كنند. شدت و ضعف بروز علائم، بستگی به میزان افسردگی و برخورد اطرافیان به ویژه همسر دارد.

    عوامل مؤثر بر بروز افسردگی دوران بارداری

    دلایل متعددی برای بروز افسردگی در زنان باردار در دوران بارداری وجود دارد كه از این عوامل می توان به تغییرات هورمونی، حوادث استرس زا و آزار دهنده در طول دوران بارداری چون مشكلات زندگی، مرگ عزیزان و... اشاره كرد. اما ازعلل مهم ابتلا به افسردگی و یا به عبارتی علل محرك بروز افسردگی دوران بارداری می توان به این نكات اشاره كرد:

    - سابقه افسردگی یا سوءاستفاده جنسی.

    - سابقه بیماری عصبی یا افسردگی در میان بستگان، به ویژه بستگان درجه یك.

    - بی توجهی همسر و اطرافیان به زن باردار.

    - وحشت از تولد نوزاد؛ این احساس در اغلب دختران پیش از ازدواج و بارداری دیده می شود كه اگر به تدریج با ازدواج و بارداری از بین نرود، به عاملی جهت بروز افسردگی دوران بارداری تبدیل می شود.

    - مشكلات ازدواج، به ویژه مشكلات عاطفی و اقتصادی.

    - سن پایین مادر؛ دخترانی كه در سن پایین ازدواج می کنند و باردار می شوند، به ویژه اگر تحصیلات مناسبی نیز نداشته باشند، به سرعت به افسردگی دچار می شوند.

    - ازدواج، به اجبار والدین، و بی علاقگی به همسر.

    ب: افسردگی پس از زایمان

    افسردگی پس از زایمان (POSTPARTUM DEPRESSION) پس از وضع حمل به دلایل متعدد به ویژه تغییرات هورمونی بروز می كند. در دوران بارداری، ترشح هورمون زنانه شامل استروژن (ESTROGEN) و پروژسترون (PROGESTERONE) به طور چشمگیری افزایش می یابد، اما بیست و چهار ساعت پس از تولد نوزاد، میزان ترشح این دو هورمون شدیداً كاهش می یابد و به میزان ترشح این دو هورمون قبل از بارداری بازمی گردد.

    پژوهش ها نشان می دهد این تغییر ناگهانی در میزان ترشح هورمون ها یكی از دلایل اصلی افسردگی پس از زایمان است. لازم به تذكر است كه كاهش ترشح این دو هورمون تا پیش از اولین عادت ماهیانه، پس از وضع حمل ادامه دارد. به این ترتیب روان شناسان معتقدند فاصله بین وضع حمل تا اولین عادت ماهیانه پس از زایمان، بحرانی ترین شرایط روانی - عاطفی زنان پس از وضع حمل بوده و احتمال ابتلا به افسردگی پس از زایمان در این دوره ۵ برابر است.

    علاوه بر تغییر در میزان ترشح دو هورمون استروژن و پروژسترون، ترشح هورمون های غده تیروئید نیز دستخوش تغییر می گردد و ترشح این هورمون ها نیز به شدت كاهش می یابد - تیروئید غده بسیار كوچكی در جلوی گلو است كه در متابولیسم و تنظیم سوخت و ساز بدن نقش اساسی دارد - كاهش میزان ترشح هورمون های غده تیروئید نیز از دیگر علل ابتلا به افسردگی است كه با ایجاد علائمی چون بی علاقگی به هر چیز و هر كس، تحریك پذیری و تندمزاجی، احساس خستگی شدید، كاهش میزان تمركز، بروز مشكلات متعدد هنگام خواب و استراحت، و افزایش وزن بدن مشخص می شود. بنابراین لازم است تا بلافاصله پس از وضع حمل، با انجام آزمایش خون، میزان ترشح هورمون تیروئید كنترل شود.

    روان شناسان علل دیگر بروز افسردگی پس از زایمان را به این شرح می دانند:

    - احساس خستگی، پریدن از خواب یا به اصطلاح خواب مقطع كه اغلب با كابوس همراه است.

    - احساس بیگانگی با نوزاد به جهت ترس از ناتوانی در نگهداری مناسب از نوزاد.

    - افسردگی به خاطر تغییر در شرایط كار و امور منزل؛ كه به دلیل مختل شدن امور و خارج شدن زندگی از شرایط عادی بروز می كند.

    - هیجان ناشی از نگهداری و تربیت فرزند همپای رسیدگی به امور منزل و امور شخصی؛ بسیاری از مادران تصور می كنند با تولد نوزاد باید به شخص ویژه یا به عبارتی مادری ویژه و فوق العاده تبدیل شوند تا علاوه بر رسیدگی به همه امور مدت زیادی را صرف نگهداری از فرزندشان بكنند؛ اگرچه با تولد نوزاد نیاز به مراقبت از او به بزرگترین دغدغه مادر و پدر تبدیل می شود؛ اما بدون هیجان، باید با برنامه ریزی صحیح با مسئله روبرو شد.

    - احساس بیهودگی و از دست دادن حس شخصیت و هویت؛ از دست دادن شخصیت و هویت و یا به عبارتی از دست دادن اعتماد به نفس به دنبال ظهور این تفكر در ذهن ایجاد می شود كه مادر می پندارد با تولد نوزاد هویت خویش را گم كرده است چرا كه دیگر نمی تواند مانند گذشته به امور شخصی، منزل و اوقات فراغت خویش بپردازد و نوزاد را مانع مهمی تصور می كند.

    - از دست دادن اوقات فراغت و به دنبال آن به هم خوردن تعادل روانی؛ پس از تولد نوزاد، مادر مجبور است مدت زمان بیشتری را در منزل بماند و از فرزندش نگهداری كند. به این ترتیب زمانی برای فراغت باقی نمی ماند. این نكته به ویژه در خانواده هایی كه پدر هیچ گونه كمكی به مادر ننموده و مسئولیتی در قبال نوزاد احساس نمی كند بسیار حائز اهمیت است و مادر را به افسردگی حاد مبتلا می كند.

    در شرایط حاد، ترس از كشتن یا مجروح كردن نوزاد یا خویشتن و بی علاقگی و بی توجهی به نوزاد نیز دیده می شود كه اگر به سرعت چاره ای برای آن اندیشیده نشود به مرگ مادر و نوزاد منتهی می شود.

    تفاوت های بین احساس تحول ناشی از تولد نوزاد و افسردگی ناشی از تولد نوزاد

    بی تردید همراه با تولد نوزاد، تحول بزرگی در وضعیت زندگی، امور شخصی و... والدین - به ویژه مادر- پدیدار می شود كه این تحولات، تغییرات رفتاری را نیز به دنبال خواهد داشت. تحولات رفتاری ناشی از تولد نوزاد هر چند ناخواسته ایجاد شده و طبیعی هستند، اما به طور طبیعی و حداكثر تا چند روز پس از تولد نوزاد از بین می روند.

    همه مادران، به ویژه مادرانی كه تولد نوزاد اول را تجربه می كنند به تغییرات رفتاری چون: احساس دربند بودن و محدودیت، غم و اندوهی خاص، گریه كردن به ویژه به هنگام شیر دادن یا خواباندن نوزاد، بی اشتهایی، اختلال در خواب و استراحت، عصبانیت و كلافگی، كاهش آستانه تحریك پذیری، بیقراری، نگرانی و دلشوره و احساس تنهایی و بی كسی دچار می شوند كه هر چند این علائم، علائمی مهم و قابل تأمل است اما با اندكی توجه و تمهیداتی چون خوابیدن و استراحت همراه با نوزاد، یاری خواستن از همسر، مادر، دوستان و یا هر فرد مورد اعتماد برای نگهداری از نوزاد، انجام امور منزل با كمك همسر، صبحت كردن با افرادی كه مانند وی صاحب نوزاد جدیدی شده اند، برنامه ریزی صحیح و اختصاص زمانی به عنوان اوقات فراغت، ورزش و معاشرت و ... از بین می روند.

    اما افسردگی پس از وضع حمل با ۳ تفاوت عمده نسبت به این علائم كه طبیعی بوده و ناشی از تحول وجود یك موجود جدید در خانواده است، مشخص می شود:

    ۱ - تأثیر در بروز علائم افسردگی حتی یك تا دو سال پس از وضع حمل،

    ۲ - طولانی شدن مدت درگیری شخص با مشكلات روانی- رفتاری بیش از سه هفته.

    ۳- شدت بروز علائم؛ كه در افسردگی پس از زایمان علائم افسردگی با شدت زیادی بروز می كنند.

    آمارها نشان می دهد از هر هزار زایمان، یك تا دو نفر به «افسردگی پس از زایمان» دچار می شوند و در بسیاری موارد نیز بیماری در شش هفته نخست پس از زایمان بروز می كند. در افرادی كه زمینه بیماری های روانی چون «شیزوفرنی» (جنون جوانی) یا بیماری دوقطبی(BIPOLAR DISORDER) داشته اند، علائم زودتر و شدیدتر ظاهر می شود كه در صورت عدم درمان سریع، به خودكشی و یا خودكشی همراه با كشتن نوزاد و سایر فرزندان منتهی می شود.

    حالا که افسرده هستم، چگونه خود را یاری كنم؟

    بسیاری از زنان مبتلا به افسردگی دوران بارداری و یا پس از آن به دلیل ترس، خجالت و یا ترس از شكست و ناتوانی در زندگی، از بیماری خود صحبتی به میان نمی آورند (علائم را انكار و پنهان می كنند) كه این باعث حاد شدن و رسیدن شخص به حالت عدم تعادل روانی می شود. از سوی دیگر ترس از معرفی شدن به عنوان مادری بی صلاحیت آنها را از بیان مسئله بازمی دارد، غافل از این كه به این ترتیب به بیماری خود دامن می زنند. بنابراین روان شناسان اكیداً توصیه می كنند تا با بروز اولین علائم، سریعاً به پزشك مراجعه كرده و درمان را آغاز كنید.

    روان شناسان معتقدند بیمار نقش بسیار مؤثری در تسریع روند درمان دارد؛بنابراین توجه به این نكات راهگشاست:

    ۱ - مدت زمان استراحتتان را افزایش دهید؛ یكی از بهترین شیوه ها، خوابیدن و استراحت كردن همراه نوزاد است.

    ۲ - اجباری در انجام همه امور، برنامه ها و كارها نیست؛ كارها به تدریج و با تسلط بر اعصاب انجام می شوند. استرس و هیجان برای انجام همه كارها باعث فشار بر اعصاب و احساس كلافگی و سردرگمی می شود.

    ۳ - از همسرتان برای تمیز كردن نوزاد، حمام كردن وی و شیر دادن به او به ویژه در هنگام شب كمك بگیرید. مثلاً به جای آن كه شب ها نوزاد را شیر بدهید، شیر را بدوشید و در شیشه شیر بریزید و از همسرتان بخواهید تا او به نوزاد شیر بدهد. كمك گرفتن از مادر، دوستان و ... نیز بسیار خوب است.

    ۴- درباره احساس ها و حالت های خود با همسرتان صحبت كنید؛ با این شیوه مشكلات بهتر و سریع تر حل شده و تصمیم گیری آسان می شود.

    ۵ - در منزل تنها نمانید: قدم زدن در پارك، پیاده روی به همراه نوزاد و ... را فراموش نكنید، حتی یك پیاده روی ۱۵ دقیقه ای می تواند روحیه شما را به خوبی تغییر بدهد.

    ۶- با برنامه ریزی صحیح، گردش و تفریح را در برنامه هفتگی خود و خانواده تان بگنجانید.

    ۷ - با مادرانی كه مانند شما تجربه اولین نوزاد را دارند، صحبت كنید. شاید راه هایی را پیشنهاد كنند كه برای شما نیز مفید باشد. آگاهی از تجربه مادرانی كه دو یا چند فرزند دارند نیز بسیار مفید است.

    ۸- حداقل هر دو هفته یك بار با دوستانتان برنامه بگذارید و مانند گذشته به گردش و تفریح بروید تا حس ناخوشایند دوری از اجتماع در شما ایجاد نشود.

    ۹- در طول دوران بارداری در برنامه روزمره زندگی تان تغییر جدی ایجاد نكنید. مثلاً به دلیل ترس از بیمار شدن در منزل نمانید و معاشرت با دوستان و فامیل را به دلیل نگرانی های بی موردی چون كم شدن مدت استراحت و ... كنار نگذارید.

    ۱۰ - تا جایی كه می توانید خود را با شرایط جدید، با برنامه ریزی صحیح و دقیق وفق بدهید.

    درمان افسردگی پیش و پس از بارداری

    دو شیوه، به عنوان رایج ترین و ثمربخش ترین شیوه های درمان افسردگی دوران بارداری و پس از وضع حمل مطرح اند كه عبارت اند از:

    * درمان از طریق صحبت كردن (TALK THERAPY)؛ كه در این شیوه بیمار تنها با صحبت كردن با روانكاو، روان شناس و یا مشاور- نه روان پزشك- به بیان مشكلات خود می پردازد و با بازگشایی احساس ها و عقده های درونی خود درمان می شود.

    * درمان دارویی (MEDICINE) كه بیمار با مراجعه به روان پزشك و دریافت دارو و مصرف داروها درمان می شود.

    پزشكان معتقدند مصرف دارو در زنان باردار یا زنان شیرده باید با دقت بیشتری همراه باشد و حتی المقدور بیمار با درمان غیردارویی، درمان شود. مثلاً پاكزیل (PAXIL) -یكی از جدیدترین داروهای ضد افسردگی- تأثیر بسیار مخربی بر جنین دارد و باعث تولد نوزادانی ناقص در دستگاه گردش خون به ویژه قلب می شود.

    لزوم درمان افسردگی

    پژوهش ها نشان می دهد افسردگی مادر در دوران بارداری و پس از آن، اثرات نامطلوبی را در جنین و نوزاد ایجاد می كند كه از آن جمله می توان به وزن بسیار پایین نوزاد در دوران جنینی و هنگام تولد، نارس بودن نوزاد، نقص مادرزادی، مشكلات گفتاری چون تأخیر در تكلم، لكنت زبان، ناتوانی در برقراری ارتباط با دیگران به ویژه پس از آغاز دوران مدرسه، مشكلات رفتاری، گوشه گیری، شب ادراری، كابوس های شبانه و ... اشاره كرد.

    و كلام آخرین این كه: همسران زنان باردار مهمترین وظیفه را در قبال آنها دارند. روان شناسان معتقدند بسیاری از بیماران افسرده به ویژه زنان باردار به دلیل بی توجهی یا كم توجهی اطرافیان به خصوص همسرانشان به افسردگی دچار می شوند.
     
    تشکر شده توسط : 1 کاربر
تمام زمانها بر حسب GMT + 3.5 Hours می‌باشند
صفحه 1 از 1


پرش به:  

شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید
شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید
شما نمی توانید در این بخش رای دهید

Powered by phpBB ©



Forums ©

.: مسئوليت مطالب، تبليغات و محصولات ديگر سايتها به عهده خودشان است :.
.:: برداشت از مطالب اين سايت فقط با کسب مجوز از مدیریت و با ذکر مبنع و آدرس به صورت لینک بلامانع است ::.
.::: کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به دکتر رهام صادقی بوده و هرگونه سواستفاده از آن طبق ماده 12 قانون جرایم رایانه ای قابل پیگیری است :::.


ارسال ایمیل به دکتر رهام صادقی


مدت زمان ایجاد صفحه : 0.31 ثانیه (80)