توصیه برای مشکلات اعصاب و خواب

سلام .از دوستان که میتونن اطلاعات خوبی به من بدن خواهش میکنم کمک کنن
یکی از دوستان نزدیک من که 30 سالشه مدت خیلی زیادیه که از مشکلات خوابش رنج میبره .کارش به صورت شیفت های 24-48 هست و 4 ساله که این کار رو داره .اول اینکه تا حالا خواب درست نداشته وقتی همه بیدارن و مشغول فعالیت هستن اون خواب میاد سراغش و وقتی همه خوابن تا صبح تو رخت خوابش وول میخوره .حتی زمانهایی که 2 روزه نخوابیده وقتی میخواد بخوابه کمه کم 40 دقیقه زمان میبره تا خوابش ببره .حتی زمانی که قرص خواب مصرف میکنه بازم طول میکشه تا بخوابه و خیلی زود هم بیدار میشه انگار اصلا دارو بهش اثر نمیکنه در صورتی که همون دارو رو فرد دیگه ای بخوره شاید 10 -12 ساعت بخوابه ولی بیشترین زمان خواب مطلق ایشون 2الی 3 ساعته وسط خواب هی بیدار میشه و این کار بدتر اعصابشو بهم میریزه
اکثرا ضعف عمومی داره .رنگ پریده س حال و حوصله نداره .خیلی کم اشتهاس .تو انگشتای دستش اکثرا لرزش داره .فوق العاده حساس و عصبیه .خیلی گوشه گیره و از سرو صدا و جمعیت بیزار و فراریه .بدلیل مشکلات زندگیش هنوز ازدواج نکرده و مجردم هست .خیلی زیاد سر درد میگیره .و ...
میخوام بدونم من ایشون رو پیش چه پزشکی باید ببرم که بتونه مشکلاشو حل کنه . اگر کسی هم تجربه ای داشته باشه خوشحال میشم بشنوم

سلام عزیزم. من فکر می کنم همونطوری که خودتون بیان کردین دوست شما به دلیل کار زیاد و مشکلاتی که داشته، خسته شده و شاید هم دچار افسردگی شده. به هر حال اگر ایشون رو پیش یه روانپزشک ببری شاید خالی از لطف نباشه

دوست عزيز منم يه مدت بي خوابي داشتم البته نه در اين حد اما طوري بود كه در حالتي كه خيلي ديگه خسته بودم باز هم 1 ساعتي رو تو رخت خواب وول مي خوردم . رفتم دكتر گفت از استرسه و بهم آلپروزام 0.5m داد .
منم پيشنهاد مي كنم به پزشك مراجعه كنن دوستتون . در ضمن من هرچي تحقيق كردم عوارضي واسه آلپرازولام پيدا نكردم .

دوست عزیز چه خوب بود دوستتون حتی برای خواب هم تمرکز میکرد. میدونید من هم یه مدتی همین مشکل خاص رو داشتم. واقعا عذاب آوره، واقعا! اما بعد از یه مدت یه سری مطالب خوندم و یه کم هم خودم به خودم تلقین کردم که بخوابم.

اولا که هر کس خوب بخوابد، خوب هم بیدار خواهد ماند. که متأسفانه دوست شما این مشکل رو دارند. من یه روش خاص رو امتحان کردم، جواب داد. البته همه این راه ها باید با صبر همراه باشه و انتظار نداشته باشن که شب اول دوم جواب بگیرن؛

وقتی که ایشون توی رختخواب دراز کشیدن، فارغ از همه مشکلات بیرون و درون به خودشون فکر کنند. با خودشون یه بازی ترتیب بدن. با بعضی حروف بازی کنند، مخصوصا حرف M. سعی کنند فقط این حرف رو جلوی چشمشون بیارن. یا یه سری مکعب های رنگی رو توی ذهنشون کنار هم قرار بدند و با اون ها شکل های خاصی بسازند...

همه این هایی که گفتم رو من واقعا تجربه کردم و خیلی هم الان راضیم. اصلا اصلا از یه دونه قرص هم استفاده نکردم. همه بهم میگن الان سرتو رو بالشت نذاشته میخوابی. امیدوارم شما هم نتیجه خوبی هم بگیرین...

من فکر می کنم اگر قبل از خواب یک لیوان شیر میل کند مفید باشد.

ممنون ولی هر کاری انجام داده تاثیر چندانی نداشته .فکر کنم مشکل ایشون فقط با مراجعه به پزشک قابل درمان باشه ولی نمیدونم چه پزشکی باید ایشونو ویزیت کنه .یه سری میگن روانشناس ویه سری میگن مشاور .بعضیا میگن متخصص مغز و اعصاب یا اعصاب و روان و روانپزشک....

از دوستانی که اطلاع دقیق دارن که این مشکل مربوط به کدوم یکی از این پزشکان میشه لطف کنه و راهنمایی کنه .
جناب دکتر  اگه شما توصیه ای داشته باشین برای این مورد خوشحال میشم راهنمایی بفرمایین.یا اگه از همکارانتون کسی رو میتونید معرفی کنید بهم یا پیغام خصوصی یا هر طور که صلاح میدونید البته اگه امکانش باشه واقعا ممنون میشم .

من هم یه همچین مشکلی داشتم درواقع وقتی مشعله فکریادم زیاد میشه استرس میاد سراغ ادم.و تنها زمانی که مناسب خلوت کردن با خودش رو موقع خواب میبینه و اون زمانه که فکرش بیشتر از هرزمانی مشغول میشه .گاهی شاید واقعا دلش میخواد بخوابه اما مثل اینکه روح ادم نمیزاره.البته گاهی این مسئله بیخوابی هم یه عادت میشه و ممکنه همش به خودش تلقین کنه که نمیتونه بخوابه این خودش باعث میشه شخص نتونه بخوایه
اگه موقع خواب با انگشت به شمارش اعداد بپردازه گیچ میشه و خوابش میبره من خودم اغلب این کارو میکنم