نکاتی درباره سرد مزاجی در رابطه جنسی همسران
آیا من بوالهوسم؟
در پاسخ دهی به دوستانم به این موارد زیاد بر میخورم که همسری گله مند از ارتباط سرد شریک جنسی اش است.
خیلی جالب هست که بدانید وقتی دوستی به من مراجعه میکند و شروع میکند به بازگو کردن این مساله که همسرش در مورد رابطه جنسی سرد است این چند جمله مشابه را از زبان همه آنها میشنوم:
همسر من خیلی نسبت به نزدیکی سرد و بی میل است، من هم به خواسته او احترام میگذارم، اما خودم تحت فشار قرار میگیرم، ببخشید فکر نکنید من آدم بوالهوسی هستم.
این صحبتها بارها و بارها برای من تکرار شده است و من به عنوان یک دوست در وحله اول به او میگویم که مطمئنن اگر شما فرد بوالهوسی بودید برای نجات از مشکل اینجا نبودید و به هر آغوش بازی پناه میبردید، پس نگران نباشید این امری طبیعی است.
اما متاسفانه نمی توان کمکی به این دوستان کرد مگر اینکه هر دو زوج برای مشاوره با هم حضور یابند و اولا قبول کنند که مشکلی هست و دوما سعی در حل مشکل کنند.
از این رو تصمیم گرفتم موضوعی را به زبان ساده بیان کنم شاید زمانی به دست همسرانی افتاد که تمایلی به مسائل جنسی از خود نشان نمی دهند واین تلنگری باشد برای آنها.
شروع یک اشتباه:
متاسفانه خیلی از ما هنوز نفهمیدیم که ازدواج یعنی چه و معمولا سعی میکنیم که در هنگام تاهل یا نقش بازی کنیم و یا نیازهای دوران مجردی امان را برآورده کنیم و این تصور، ما را از هدف عالیه ازدواج دور میکند.
چه بسیارند همسرانی که تازه بعد از ازدواج یادشان می افتد که به پدر یا مادرشان وابسته اند یا باید خدمتی کنند برای همین با کمک همسرشان به خدمت رسانی میپردازند تا آن حد که فراموش میکنند همسری هم دارند.
یا کسانی که تازه بعد ازدواج یاد کمبودهای امکاناتی زندگیشان می افتند و سعی میکنند با تلاش و کار زیاد با شعار اینکه برای زن و بچه ام کار میکنم گرانترین امکانات را برای خانواده خود تامین کنند دریغ از اینکه زندگی همه اش پول نیست.
خلاصه کلام، هستند کسانی که هیچ گاه نخواستند درک درستی از موقعیت هایشان داشته باشند که الان کجا هستند و ظیفه اصلیشان چیست؟
اینها افرادی هستند که سعی میکنند راه را برگردند وبه پشت حرکت کنند تا بتوانند گذشته را کامل کنند ولی باید بدانند اگر گذشته را نتوانستی به خواست خودت در بیاوری از حالا بکوش زمان حال و آینده ات را بساز و گاهی هم به عقب نگاهی کن توانستی کاری کن اما نایست و استوپ نکن.
بدترین آزار را چنین افرادی خواسته یا ناخواسته به همسرانشان می دهند.
مردی را در نظر بگیرید که از اول زندگی سعی میکند با کارهای زیاد و وقت گیر به رفاه مادی برسد چون یا در منزل پدری خودش شاهد کمبودهای مالی پدرش بوده ومیدیده مادرش چه فشاری را تحمل میکرده است، یا اینکه چون همسرش از نظرمالی وضع خوبی نداشته ونتوانسته زندگی تکمیلی را تهیه کند، خود را وقف مادیات میکند.
اما او فقط به خاطر عشق به همسرش این کار را میکند ولی به خطا رفته چون صدای نیاز زنش را نمی شنود که میگوید من در هیچ بقالی ندیدم که بوس های تو و آغوش گرمت را بفروشند پس تو برای چه اینقدر دنبال پول هستی کمی هم به من توجه کن.
حال خانمی را فرض کنید که وقتی ازدواج میکند تازه یادش می افتد که دختر خوبی برای والدینش نبوده پس سعی میکند که بعد از ازدواج به آنها بیشتر رسیدگی کند و همسرش هم اوایل به خاطر اینکه آنها را مانند پدر و مادر خود میبیند از خانومش حمایت هم می کند.
اما دیری نمی گذرد که مرد می بیند نیازهای جنسی اش برآورده نمی شود و وقتی از خانومش طلب معاشقه میکند همسرش با تعجب می گوید این بود قولی که بمن دادی مگه نگفتی کمک میکنی تا دختر خوبی برای والدینم باشم.
ووو... . از این مثالها زیاد است.
پیام تسلیت:
حال کمی با خود بیاندیشید ببینید آیا شما روابط جنسی اتان را در آخرین مرحله توجه قرار دادید یا نه؟
اگر جواب مثبت است همین الان تسلیت من را بپذیرید، چون ظلم بزرگی را مرتکب می شوید.
شاید هیچ جایی نخوانده اید که رابطه رابطه جنسی زن و شوهر مثل مسواک زدن هست یعنی هر شب سفارش شده.
یا مثل خوردن هست روزی سه وعده، اما این هم نیازی است فطری که شرط اصلی ازدواج و دوام و استحکام آن است.
برآوردن میل جنسی وظیفه یک همسر است وگرنه دلیل دیگری برای ازدواج نیست مگر نه اینکه آیه صریح قرآن هست که می فرماید: از هر مخلوقی جفتی برای او بیافریدیم تا در کنار هم انس بگیرند. پس چرا ما این خلقت خدادادی را یا از هم دریغ کنیم یا از آن اهرم فشار می سازیم برای رسیدن به اهدافمان.
افراد زیادی هستند که هرروزه به متخصصین مراجعه میکنند و می گویند که میل جنسی من زیاد هست و لطفا دارویی بمن دهید تا کاهش یابد.
یا در مراکز مشاوره می گویند همسر من بی میلی نشان می دهد و من را تحت فشار قرار می دهد و من باید مراقب این هم باشم که ذهنم جای دیگری نرود.
این همان ظلمی است که خواسته یا ناخواسته همسرانشان مرتکب می شوند.
یک مثال ساده:
دوستان مهمانی را در نظر بگیرید که در آن میوه به تعداد افراد سرو می شود. حال اگر هر کسی اندازه همان یک واحدی که حقش است میوه بخورد همه این حالت را نرمال میدانیم، اما اگر کسی در این میان دست درازی کند و میوه اضافه تری بردارد همه بی برو برگشت خطاب میکنیم که وای چه شکمو!!!
حالا در نظر بگیرید اگر همسری واقعا نیازهای جنسی را طبیعی بداند وبداند که باید سعی در ارضای خواسته های خود و همسرش بکند این امر را نرمال می داند اما اگر نخواهد که توجهی کند وهمسرش را با بی میلی و سردی کنار بزند می دانید چه ذهنیتی پیش می آید؟
سوال و جوابی بی معنی:
این رفتار در میان آقایان و خانمها دو نوع عکس العمل دارد:
اگر مردی به خواسته های جنسی همسرش بها ندهد هنگامی که با اعتراض خانومش مواجهه می شود تنها سخنی که برای دفاع از خود می گوید این هست که با کمال خونسردی می گوید: امکان ندارد تو از من ارضا نشوی وگرنه تمایلی به من نشان نمی دادی و نمی ماندی.
و اگر خانومی همسرش را پس بزند در جواب خواسته مشروع همسرش می فرماید که همه مردها مثل هم هستید برای شکمتون زندگی می کنید پس بگو تو منو برای این می خواهی.
آیا این حرفها درست است؟
براستی آیا درست هست که ما همسرانمان را از خواسته حلال وشیرین دور کنیم فقط به خاطر یکسری نادانی ها یا خودخواهی ها.
شاید عواقب این مسائل را نمی دانید که اینقدر خونسرد و راحت شب ها را جدا از همسرانتان می خوابید یا اگر لطف کنید روی یک تخت بخوابید پشتان را کرده زود به خواب میروید، جالبه چطور خوابتون میره؟
خوب هست که بدانید:
خانمهای عزیز این را خوب بخوانید و درباره آن فکر کنید بله عزیزانم مردها ما را فقط برای این می خواهند و نه چیز دیگر.آنها شما را برای رخت شستن نمی خواهند چون الحمدالله انواع لباسشویی های داخلی و خارجی هست که لباسهایشان را از شما هم تمیزتر بشوید بدون هیچ غرولندی.آنها شما را برای نظافت هم نمی خواهند چون کنیز وکلفت هم زیاده تازه همه نوعش جوان یا مسن، زشت یا زیبا.آنها شما رابرای مدیریت کارهای پیش و پا افتاده منزل نمی خواهند.
آنها شما را برای این می خواهند اما این چیست؟
این همان مدیریت قلب است آنها شما را برای آرامش می خواهند، برای اینکه بتوانند سرشان را روی شانه های حلالی بگذارند که بتوانند با بوسه و آغوش کشی در کنارش تمام سختی ها را فراموش کنند آنها شما را برای این میخواهند که مونسشان باشید تمکینشان کنید حالا اگر لطفتون گرفته کارهای خانه را هم می کنید ممنون اما در وحله اول به نیازهای طبیعی و فطری او تن دهید.
اما آقایون شما هم بدانید که خانومتان شما را برای این می خواهد  وگر نه تو خونه باباش راحت پاشو انداخته بود رو پاش و گل میگفت و گل میشنید. نه اینکه گل بگه و از سمت خانواده همسرش به رگبار بسته شود.
خانمها همسرانشان را برای گفتگو، دردودل، لذت، بوسه و معاشقه می خواهند وبس.
پس چرا با بی توجهی همسرانمان را از خودمان دور کنیم.
و اگر همسری از زوجش درخواست لذت کرد به او بفهمانیم که خیلی شهوتت زیاده و بوالهوسی.
جواب دادن به این:
می دانید اگر کسی گرسنه بماند  می تواند آنقدر طاقت بیاورد که حتی گرسنگی اش فراموش شود و نیز فقط با خوراکی سیر می شود پس جای نگرانی نیست که گمراه شود.
اما کسی که میل جنسی اش گرسنه شود هر چه زمان بگذرد میل هم تشدید می شود و فقط هم با یک روش سیر می شود روشی که دو راه دارد حلال یا حرام.
حال اگر حلالش گیر نیاد به ناچار سراغ حرام می رود و متاسفانه همسران به ظاهر سرد چشمانشان را بر این اتفاق بستند و آن موقع که کار از کار بگذرد با یک تهمت خود را خلاص می کنند. تازه به علت مظلوم نمایی تقدیر هم ازشان می شود. ولی این راهش نیست.
اما هستند کسانی که آنقدر به زندگی خود وفادارند که راه حرام را کنار میگذارند و با بی توجهی همسر خود سر میکنند و یا دچار افسردگی های شدید می شوند ویا بیماری های مزمن.
از طرف دیگر کسانی هستند که این دو راه بالا را در پیش نمیگیرند و به دنبال یک جایگزین می گردند مثلا سعی می کنند کمتر در خانه حضور یابند و خود را با کار سرگرم می کنند و شب ها هم به زور به خانه می آیند. از دیگر جایگزین ها استعمال سیگار، مواد مخدر، رفیق بازی، چت و اینترنت، خواب زیاد در خانمها، ترک زیاد منزل و کلی کارهای دیگر که همه اش از سر تنهایی است.
حالا اگر کسی را دیدید که این روشها را در پیش گرفته خداییش نگید بیچاره همسرش لطفا پارسی را پاس بدارید، پس پسندیده تر آن است که بگوییم چقدر همسرش در جذبش ضعیف بوده که او جذب اینها شده است.
راهنمایی:
اما یک کمک می توانم بعد این صحبتها به کسانی که در امر زناشویی سرد هستند بکنم اگر واقعا می خواهند که همسرشان را حفظ کن:
1- سعی کنید وقت بیشتری برای گفتگوهای عاشقانه برای هم بگذارید بهانه نیاورید که مگر می شود، باید بشود وگرنه همسرتان ممکن است راه حرام را در پیش بگیرد، حالا خود دانید.

2- ارزش وجودی خود را خوب درک کنید شما برای همسرتان فقط یک معشوقه شیرین ولذت بخش هستید نه یک ماشین ظرفشویی یا لباسشویی یا تراکتور.
3- هدف ازدواج را خوب معنی کنید نه بد وچندش آور. هدف لذت و انس هست نه جنگ و طرف کشی. محیط بیرون همه اینها را دارد در منزل بهشت را ایجاد کنید جهنم بخودی خود فراوان است.
4- اگر با این تفاسیر هنوز بی میل هستید اجازه بدهید همسرتان بدون نگرانی از شما کامی بگیرد شما چیزی را از دست نمی دهید اما او بهترین ها را کسب میکند، گذشت هم خوب چیزیه.
هشدار:
واما سخن آخر همسرانی که با بی توجهی زوجهای خود روبرو گشتید کمی به دور و بر خود نگاه کنید ببینید شما کاری نکردید که همسرتان دلسرد شده و از این راه ناراحتی خود را ابراز می کند؟
مراقب باشید:
حالا پاسخ من را بدهید آن همسری که از زوجش درخواست می کند یا از مشاور کمک میگیرد که بتواند با همسرش Bedroom خوبی داشته باشد بوالهوس است یا آن کسی که بدون هیچ دلیلی حتی با وجود داشتن کاملترین شریک جنسی باز به دنبال عشق بازی های دیگر میرود بوالهوس است؟
پاسخ این است: هرگز قضاوت نکنید تا دیرنشده بچسبید به زندگیتون که همسرتون را ندزدند. مراقب خوشبختی خود باشید.
همیشه عاشق باشید آرزویم این است.

نگارش: bluesea200