شما در بخش انجمنهای گفتگو سایت دکتر رهام صادقی هستید، برای آشنایی با امکانات متنوع دیگر سایت اینجا کلیک کنید


به اينستاگرام سايت بپيونديد

عکس العمل من در مقابل بد رفتاری نامزدم؟؟

  1. یه آقا پسری پیدا میشه بگه چرا مردا اینقد خودرأی و مغرورن من تازگیا سر بیشتر دعواها پا پیش میذارم و همش من کوتاه میام یعنی اگه من کوتاه نیام شوهرم اصلا سراغمو نمیگیره یه سوال برام پیش اومده مگه آقایون توی این مدتی که شاید یکماه طول بکشه نیازشون نمیفته به خانماشون یا خودشونو کنترل میکنن؟آخه چطوری یه مرد فقط به خاطر غرورش اگه تا دو ماه طرف مقابلش در صورت بی گناهی آشتی نکنه اونم پا پیش نمیذاره.
     
  2. با سلام
    امروز که با نامزدم صحبت میکردم بحث سر اعتماد شد
    من برگشتم بهش گفتم بهم بدبینی
    جواب داد نه ولی ادم نباید به کسی اعتماد کنه ادم باید خودش زرنگ باشه
    همه اقایون اینطور فکر میکنن یا نامزد من طزر فکرش اینجوره؟؟
    میخواستم سر ابن موضوع بیشتر باهاش صحبت کنم و بهش بگم ازت ناراحتم که متاسفانه نشد چون مامانم جضور داشت
     
  3. راستی یک سوال
    بهترین زمان برای صحبت کردن درباره این مسایل کی هست؟
    تا الان خیلی فرصت پیش اومده برای صحبت کردن ولی متاسفانه نامزدم شرایط روحیه مساعدی نداشت به خاطر همین سکوت کردم
     
  4. دوستای عزیزم سلام به همگی

    دوستای گلم که نامزدن یا عقد کردن ،فکر نمی کنید لازمه یه ذره زیرکانه تر فکر کنید و تصمیم بگیرید ؟
    ببخشید انقدر رک دارم می گم
    من کاملا با عجولانه تصمیم گرفتن و اینکه فکر کنید با این رفتارای همسراتون نباید به رابطه تون ادامه بدین مخالفم ...
    اما ادامه دادن رابطه با این شیوه ها مناسبه ؟؟؟
    با این که همسرتون با خودخواهی به یه رفتار اشتباه ادامه بده و شما همیشه کوتاه بیاین ؟؟
    فکر می کنید برید زیر یه سقف بهتر می شه ؟!!
    تجربه ثابت کرده که ، اصولا خیررر !!! بدتر می شه !!

    پس به نظر من بجای اینکه به هم دلداری بدین که آره همسر منم این طوریه برین بشینین منطقی فکر کنید و با یه مشاور مشورت کنید که یا رابطه تون رو اصلاح کنید یا یه تصمیم جدی بگیرین

    ببخشید اگر تند رفتم ، ولی واقعا برای آینده زندگی دوستامون نگرانم

    انشالله همگی خوشبخت باشید و سربلند
     
  5. ممنون از نظزتون منم با شما موافقم
    امروز با نامزدم در مورد اعتماد داشتن صحبت کردم در واقع خودم سر صحبت رو باز کردم گفتم پایه و اساس یک رابطه اعتماد متقابل هست و اینکه تو به من گفتی دوست داری همه چیز 2طرفه باشه ولی به نظرم این اعتماد 2طرفه نیست بهش گفتم از اول تا الان هیچ وقت به من جواب پس ندادی ولی من تا الان به تو جواب پس دادم
    بهش گفتم نه چیز پنهونی ازت دارم نه دروغی گفتم که ترس از افشا شدنش داشته باشم فقط از بی اعتمادیت ناراحتم
    بهش گفتم خوبه که بعضی وقتها ازم سوال میکنی یا حساسیت نشون میدی چون حس میکنم واست ارزش دارم ولی جوری نباشه که من حس کنم بهم بی اعتماذی
    اول ازم تشکر کرد که بهش گفتم عذرخواهی هم کرد ولی بعد گفت من هیچ وقت ازت بازپرسی نکردم به هر حال دیگه سوالی ازت نمیپرسم حساسیتی هم نشون نمیدم گفت من بهت اعتماد کامل دارم ولی به دیگران اصلا اعتماد ندارم
    منم هر چی گفتم مشکلی با سوال ندارم فقط جوری نباشه که من حس کنم بهم بی اعتمادی گفت نه دیگه حساسیت نشون نمیدم
    به نظرم طرز صحبتم باعث سوتفاهم شد نمیدونم به نظرتون بد گفتم؟ بدجور مسیله رو مطرح کردم؟
     
  6. بهش گفتم من خیلی دوست دارم واسه رابطمون ارزش قایل هستم نمیخوام به خاطر یک مشت حرف و سوتفاهم الکی از دستت بدم واسم خیلی ارزش داری جوابم داد چرا حرف از جدایی میزنی؟

    واقعا موندم من بدجور حرف میزنم یا مشکل چیز دیگست
    یک اخلاقی که نامزدم داره خیلی به حرف حساسه خیلیییییییی حساس
    دوست دارم همه دوستان نظر بدن کمکم کنن
    چون واقعا دوستش دارم نمیخوام دچار مشکلی بشیم
     
  7. سلام یاس من شوهر من دقیقا مثل شوهر شماست من چادری ام و محجبه بعضی وقتا میگه من بعضی وقتا با خودم میگم نکنه تو با یه پسری رابطه تلفنی داشتی نکنه خاطر نوه داییت که خیلی میخواستت و اومده خواستگاریت رو میخوام و مهرش تو دلته نکنه .... ما هنوز تو عقدیم . رو حرفای اطرافیا هم که خیلی حساسه میگه چرا مامانت گفت فلان چرا شوهر خواهرت اینقد زیاد میاد خونتون مگه نمیبینه تو همش باید چادر بپوشی یه چیز بدتر من خواهرم راه دورن فقط پنج شنبه شبا برای خواب میان خونه ما شوهرم میگه به من که برم خونه اونا هر چند من تو اتاق خودم میخوابم اونا تو اتاق دیگه بازم شوهرم میگه دوست ندارم یه نامحرم تو خونتون باشه در صورتیکه خونواده ما یه خونواده مذهبی هستیم نمیدونم این چه جور اخلاقیه؟یکسره میگه من به دو تا چشمم نمیتونم اعتماد کنم چه برسه به تو که تازه سه ساله عقدیم.
     
  8. با سلام
    به نظرم اعتماد متقابل اساس رابطه هست
    عدم اعتماد به مرور زمان به بدبینی و حتی ممکنه به تهمت زدن تبدیل شه
    طرز سوال کردن به نظرم خیلی مهمه وقتی نامزدم از من جوری سوال میکنه که انگار بهم اعتماد نداره مثل این میمونه که دنیا رو سرم خراب میشه اون موقع به همه چیز شک میکنم به دوست داشتنش
    شک میکنم الان جوری شده که خودمم بی جهت به نامزدم شک میکنم تمام مدت اضطراب دارم و نگرانم
     
  9. سلام
    من 5 ساله با دوست  پسرم دوستم، رابطمون هم خیلی خوب بوده این چند ماه عوض شده.عصبی شده همه اش میگه میخوام تنها باشم. تازگی هم میگه بعد از اصرار های من که مشکلت چیه میگه بهت حسی ندارم در حالی که تا یک ماه  پیش کاملا رفتارش عاشقانه بود.البته بگم که این چند وقت از فشار جنسی واقعا تحت فشار بوده یعنی میتونه تاثیرش همین باشه؟.من میدونم دوسم داره ولی نمیدونم چرا رفتارش اینقدر بد شده. من چکار کنم این بحران رو بگذرونیم چطور میتونم کمک کنم باز هم به همون احساس قبلی برگرده؟یعنی حضور همیشگی من در دسترس بودنم باعث این مشکلات شده؟ممنونم
     
تمام زمانها بر حسب GMT + 3.5 Hours می‌باشند
صفحه 4 از 4
رفتن به صفحه    4


پرش به:  

شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید
شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید
شما نمی توانید در این بخش رای دهید

Powered by phpBB ©



Forums ©

.: مسئوليت مطالب، تبليغات و محصولات ديگر سايتها به عهده خودشان است :.
.:: برداشت از مطالب اين سايت فقط با کسب مجوز از مدیریت و با ذکر مبنع و آدرس به صورت لینک بلامانع است ::.
.::: کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به دکتر رهام صادقی بوده و هرگونه سواستفاده از آن طبق ماده 12 قانون جرایم رایانه ای قابل پیگیری است :::.


ارسال ایمیل به دکتر رهام صادقی


مدت زمان ایجاد صفحه : 0.21 ثانیه (75)